33. صحیح مسلم – به نقل از سعد بن ابى وقّاص ـ: هنگامى که این آیه: «پس بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان را فرا بخوانیم» نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و فرمود: «بار خدایا! اینان، خاندان من اند».
34. المستدرک على الصحیحین – به نقل از سعد ـ: بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله وحى نازل شد و ایشان على و فاطمه و دو فرزند آنها علیهم السلام را زیر جامه ی خود گرفت و فرمود: «بار خدایا! اینان، خاندان و اهل بیت من اند».
35. الأمالى، طوسى – به نقل از ابن عبّاس ـ: همراه معاویه بودم و او در منطقه ذو طوى فرود آمده بود. سعد بن ابى وقّاص نزد او آمد و سلام کرد. معاویه گفت: اى اهل شام! این، سعد بن ابى وقّاص است و دوست على است.
پس مردم سر خود را به زیر افکندند و به على علیه السلام دشنام دادند. سعد گریست. معاویه به او گفت: چه چیزى تو را به گریه وا داشت؟
گفت: و چرا نگریم براى مردى از اصحاب پیامبر خدا صلى الله علیه و آله که نزد تو بدو دشنام داده مى شود و من هم نمى توانم از آن جلوگیرى کنم؟! در على ویژگى هایى هست که اگر یکى از آنها در من مى بود، براى من از دنیا و هر آنچه در آن است، محبوب تر بود… [و یکى یکى، آنها را برشمرد، تا آن که گفت:] پنجم. این آیه: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» نازل شد و پیامبر صلى الله علیه و آله، على و حسن و حسین و فاطمه را فرا خواند و فرمود: «خدایا! اینان، خاندان من اند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
36. صحیح مسلم – به نقل از سعد بن ابى وقّاص ـ: معاویة بن ابى سفیان، به سعد گفت: چه چیزى مانع تو مى شود که به ابو تراب دشنام دهى؟
سعد گفت: هان! تا وقتى که سه خصلت را که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در باره او فرمود به خاطر مى آورم، هرگز على را دشنام نخواهم داد؛ خصلت هایى که اگر یکى از آنها در من مى بود، از اشتران سرخ موى براى من محبوب تر مى بود…. چون این آیه: «پس بگو: بیایید فرا بخوانیم فرزندانمان را و فرزندانتان را» نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، على و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فرا خواند و فرمود: «خدایا! اینان، خاندان من اند».