جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

آفرینش انسان براى رحمت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

قرآن

«و اگر پروردگار تو مى خواست، قطعاً همه ی مردم را امّت واحدى قرار مى داد، در حالى که پیوسته در اختلاف اند، مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین، آنان را آفریده است، و وعده ی پروردگارت [چنین] تحقّق پذیرفته است [که:] «البتّه جهنّم را از جن و اِنس، یکسره پُر خواهم کرد»»(1)

حدیث

104. امام باقر علیه السلام – در تفسیر همین آیه ی شریف -: «[مردم،] پیوسته در اختلاف اند»، یعنى در دین. «مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده»، یعنى خاندان محمّد و پیروان ایشان. خداوند مى فرماید: «و براى همین، آنان را آفرید»، یعنى اهل رحمتى را که در دین اختلاف نمى کنند.

ایشان. خداوند می فرماید: (و برای همین، آنان را آفرید)، یعنی اهل رحمتی را که در دین اختلاف نمی کنند.

105. علل الشرائع – به نقل از ابو بصیر ـ: از امام صادق علیه السلام در باره ی این سخن خداوند عز و جل: «و پیوسته در اختلاف اند. مگر کسانى که پروردگار تو به آنان رحم کرده و براى همین، آنان را آفرید» پرسیدم.

امام علیه السلام فرمود: «آنان را آفرید تا کارهایى را انجام دهند که به سبب آنها سزامند رحمت او شوند و او برایشان رحمت آوَرَد».

106. الاحتجاج – از پرسش هاى زندیقى که از امام صادق علیه السلام در باره ی مسائل بسیارى پرسید ـ: گفت: پس [خداوند،] مخلوقات را براى رحمت آفرید، یا براى عذاب؟

امام علیه السلام فرمود: «آنها را براى رحمت آفرید؛ ولى پیش از آن که آنان را بیافریند، مى دانست که گروهى از ایشان، به واسطه کردارهاى بد خود و انکار خداوند، به عذاب او گرفتار خواهند آمد».

107. علل الشرائع – به نقل از محمّد بن عماره ـ: از امام صادق علیه السلام پرسیدم و گفتم: چرا خداوند، مخلوقات (انسان ها / جن و اِنس) را آفرید؟

فرمود: «خداوند تبارک و تعالى ـ، آفریدگانش را بیهوده نیافریده و آنان را سرِ خود، رها نکرده است؛ بلکه آنها را آفریده تا قدرت خویش را نشان دهد، و آنان را به طاعت خود، مکلّف نماید تا بدان وسیله، سزامند خشنودى او شوند، و آنان را نیافریده تا از ایشان، سودى برد، یا به واسطه ی آنها زیانى را از خویش دور سازد؛ بلکه آنها را آفریده تا به ایشان، سود رساند و به نعمت جاویدان برساند».(2)

108. الاحتجاج – از پرسش هاى زندیقى که از امام صادق علیه السلام در باره مسائل بسیارى پرسید ـ: گفت: پس خداوند براى چه خلایق را آفرید، در حالى که به آنها نیاز نداشت و از آفریدن آنها ناگزیر نبود و بازیچه کردن ما نیز شایسته او نیست؟

امام علیه السلام فرمود: «آنها را آفرید تا حکمت خویش را نشان دهد و علم خود را به کار بَرَد و تدبیر خویش را روان سازد».

زندیق پرسید: چرا به همین دنیا بسنده نکرد و آن را سراى پاداش و بازداشتگاه کیفرش قرار نداد [و به آخرت، حواله داد]؟

فرمود: «این سرا، سراى آزمایش و بازار [کسب] ثواب و جایگاه به دست آوردن رحمت است. از گزندها آکنده شده و از خواهش ها پُر گشته است تا [خداوند] در این سرا، بندگانش را به فرمانبرى بیازماید. بنا بر این، سراى کردار، نمى تواند سراى پاداش باشد».

109. امام على علیه السلام – در حکمت هاى منسوب به ایشان ـ: خداوند متعال مى فرماید: «اى فرزند آدم! من تو را نیافریدم تا از تو سودى ببرم؛ بلکه آفریدمت تا تو از من سودى برى. پس مرا به جاى هر چیزى برگزین، که من، یاور تو به جاى هر چیزى خواهم بود».


1) علّامه طباطبایى قدس سره در تفسیر خود مى گوید: «و پیوسته در اختلاف اند»؛ یعنى مردم تا ابد، در باره ی حق با یکدیگر در اختلاف اند، مگر کسانى که رحمت خدا شامل حال آنان شده باشد. اینان، در حق با یکدیگر اختلاف ندارند و از آن، جدا نمى شوند. رحمت، همان هدایت الهى است… «و براى همین، آنان را آفرید»، یعنى براى رحمت که جمله بعد: «مگر کسانى که پروردگارت بر ایشان رحمت آورد» بر آن دلالت دارد. و اگر کلمه «رحمت»، مؤنّث لفظى است، منافات ندارد که اسم اشاره به آن، مذکّر آورده شود؛ زیرا در مصدر (رحمت)، دو وجه جایز است. خداوند متعال فرموده است: «إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ» (اعراف: آیه 56) [که «قریب» را که وصف «رحمت» است، مذکّر آورده است]… و اگر رحمت (یعنى همان هدایت) را غایت مقصود خلقت گرفتیم، به خاطر این است که به غایت نهایى، یعنى سعادت بشر، مرتبط است، چنان که خداوند متعال، به نقل قول از بهشتیان مى فرماید: «و گفتند: سپاس، خداى را که ما را به این، هدایت فرمود» (اعراف: آیه 43)، و این، نظیر غایت شمردن عبادت است؛ چرا که آن نیز با سعادت، ارتباط دارد. خداوند مى فرماید: «و من، جن و انس را نیافریدم، مگر به خاطر آن که مرا بپرستند». (ذاریات: آیه 56) (المیزان فى تفسیر القرآن: ج 11 ص 62 – 64).

2) مثنوى مولوى: من نکردم خلق تا سودى کنمبلکه تا بر مردمان، جودى کنم.