قرآن
«و روزى است که ستمگر، دست هاى خود را مى گزد و مى گوید: کاش با پیامبر، راهى بر مى گزیدم! اى واى! کاش فلانى را دوست خود نگرفته بودم! او مرا به گم راهى کشاند، پس از آن که قرآن به من رسیده بود و البته شیطان، همواره فرو گذارنده انسان است».
حدیث
77. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: بدترین تنهایى، [بودن با] همنشین بد است.
78. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: زنهار از یار بد؛ چرا که یار بد، پاره اى از آتش است. دوستى اش تو را سودى نمى رساند و به عهد خویش با تو وفا نمى کند!
79. امام على علیه السلام: با تنهایى دمخورتر باش تا با همنشینان بد.
80. امام على علیه السلام: از همنشینى با دوست بد بپرهیز، که دوست بد، همنشین خود را به هلاکت مى افکند و یار خود را به نابودى مى کشاند.(1)
81. امام على علیه السلام- در حکمت هاى منسوب به ایشان-: در بیابان برهوت، تنها شدم؛ امّا تنهایى را بدتر از [بودن] با همنشین بد ندیدم.
82. امام رضا علیه السلام:
با مناعت طبع، جامه ی بى نیازى پوشیدم
و سرافراز، راه رفتم.
با نَسناس،(2) انس نمى گیرم
بلکه با مردمان، انس مى گیرم.
هر گاه تکبّر ثروتمند را دیدم
با طمع بُریدن [از او]، بزرگى مى فروشم
1) و به قول شاعر: تا توانى، مى گریز از یار بدیار بد، بدتر بود از مار بد مار بد، تنها تو را بر جان زندیار بد، بر جان و بر ایمان زند.
2) به قولى، همان قوم یأجوج و مأجوج است، و به قولى: موجودى شبیه آدمیان، ولى نه از نسل آدم علیه السلام (النهایة: ج 5 ص 50)؛ بلکه از نسل انسان هایى که از پیش از آدم علیه السلام در زمین، مى زیستند و از بشر اوّلیه متکامل تر، امّا از بنى آدم، عقب مانده تر بودند (ر. ک: تکامل در قرآن: ص 53، الدیباج الوضىّ: ج 2 ص 139، الطّراز الأوّل: ج 2 ص 96).