جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بدعت در دین

زمان مطالعه: 3 دقیقه

قرآن

«کیست گم راه تر از آن که از هوس خویش، پیروى کند، بى هیچ ره نمودى از جانب خدا؟! خدا مردمِ ستمکار را هدایت نمى کند».

«آنان که بدى کنند، کیفرِ هر بدى اى، همانند آن است و آنان را خوارى اى فرو مى گیرد. آنان از دست خدا، هیچ نگاهدارى ندارند. گویى که پاره هایى از شب تاریک را بر چهره شان کشیده اند. آنان دوزخى اند و در آن، جاویدان اند».

«بگو: آیا شما را از زیانکارترین کسان، آگاه کنیم؟ آنان که کوشش شان در این زندگى، گم شده است؛ ولى خود مى پندارند که کار نیک مى کنند. آنان کسانى هستند که نشانه هاى پروردگارشان و دیدار او را باور نکرده اند و [از این رو،] کارهایشان تباه شده است. پس ما به روز رستاخیز، برایشان ترازویى برپا نخواهیم کرد».

ر. ک: کهف: آیه ی 26، روم: آیه ی 29، ص: آیه ی 26، شورا: آیه ی 15 و 21، جاثیه: آیه ی 18- 19، محمّد: آیه ی 14، نجم: آیه ی 23.

حدیث

222. امام باقر علیه السلام- در باره ی این سخن خداوند متعال «و آنان که بدى کنند، کیفرِ هر بدى اى، همانند آن است و آنان را خوارى اى فرو گیرد. آنان از دست خدا، هیچ نگاهدارى ندارند»-: اینان، اهل بدعت ها و شُبَهات و شهوات هستند که خداوند؛ [نخست] آنان را روسیاه مى کند و سپس او را دیدار مى کنند.

223. امام باقر علیه السلام- درباره ی این سخن خداوند متعال: «بگو: آیا شما را از زیانکارترین شما آگاه کنم؟ آنان که کوشششان در این زندگی، گم شده است؛ ولی خود می پندارند که کار نیک می کنند»-: مقصود، نصرانیان و کشیشان و راهبان و مسلمانان پیرو شبهات و گرایش ها [ی فرقه ای] و حروریه (خوارج) و بدعت گذاران اند.

224. امام صادق علیه السلام- در باره ی این سخن خداى متعال «و کیست گم راه تر از کسى که هوس خویش را پیروى کند، بى هیچ ره نمودى از جانب خدا؟!»-: یعنى کسى که رأى خود را دین مى شمرد.

225. الکافى- به نقل از ابن ابى نصر، از امام ابو الحسن (رضا) علیه السلام- در باره ی این سخن خداى متعال: «و کیست گم راه تر از کسى که هوس خویش را پیروى کند، بى هیچ ره نمودى از جانب خدا؟!»-: یعنى کسى که در دین، از رأى خود پیروى کند و هیچ پیشوایى از پیشوایانِ راه راست، نداشته باشد.226. بصائر الدرجات- به نقل از محمّد بن فُضَیل از امام ابو الحسن علیه السلام(1)- درباره ی این سخن خداوند متعال: «و کیست گم راه تر از کسى که هوس خویش را پیروى کند، بى هیچ ره نمودى از جانب خدا؟!»-: یعنى در دینش، طبق رأى خود عمل کند، بى ره نمودى از سوى پیشوایان هدایت.

227. امام على علیه السلام: سرآغاز پیدایش فتنه ها، پیروى از هوس هاست و بدعت نهادن احکامى که در آنها با کتاب خدا مخالفت مى شود و در راهِ [عمل به] آنها، گروهى، بر خلاف دین خدا، سرپرستىِ گروهى دیگر را مى پذیرند.

228. معانى الأخبار- به نقل از حلبى-: به امام صادق علیه السلام گفتم: کمترین چیزى که بنده به سبب آن کافر مى شود، چیست؟

فرمود: «این که چیزى را بدعت نهد و از آن دفاع کند و از هر که با آن مخالفت مى ورزد، بیزارى جوید».

229. معانى الأخبار- به نقل از برید عجلى-: به امام صادق علیه السلام گفتم: کمترین چیزى که به سبب آن، بنده کافر مى گردد، چیست؟

امام صادق علیه السلام ریگى(2) را از روى زمین برداشت و فرمود: «این که به این ریگ بگوید: هسته است، و از هر که با این سخن او مخالفت ورزید، بیزارى بجوید و برائت از کسى را که به غیر عقیده ی او قائل باشد، شرط دین خدا بداند. چنین کسى، ناصبى است و به خدا شرک ورزیده، و ندانسته کافر شده است».


1) مقصود از «ابو الحسن» در این جا، ممکن است امام کاظم علیه السلام یا امام رضا علیه السلام باشد.

2) علّامه ی مجلسى رحمه الله گفته است: مثال زدن به سنگ ریزه، براى بیان این نکته است که هر کس اندکى بدعت بگذارد و عقیده ی باطل پیدا کند، هر چند بسیار ناچیز، و آن را دیدگاه و دینش قرار دهد و بر اساس آن، دوستى و دشمنى بورزد، در عذابِ سخت داشتن و محروم بودن از سعادت در روز حسابرسى، در حکم کافر است (بحار الأنوار: ج 2 ص 302).