10. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ایمان، اقرار با گفتار است و عمل با اندام ها.
11. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ایمان، گفتار است و کردار.
12. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ایمان، گفتار است و کردار؛ دو برادرِ شریک هم.
13. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: مرجئه به زبان هفتاد پیامبر، لعنت شده اند؛ همان کسانى که مى گویند: ایمان، گفتار است بدون کردار.
14. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: دو گروه از امّت من هستند که خداوند عز و جل آنان را به زبان هفتاد پیامبر، لعنت کرده است: قَدَریّه و مُرجِئه؛ همانان که مى گویند: ایمان، [تنها] اقرار است و [نیازى به] عمل در آن نیست.
15. صحیح البخارى- به نقل از ابو جمره [نصر بن عمران ضبعى]-: من با ابن عبّاس مى نشستم و او مرا روى تخت خود مى نشانید. او به من گفت: نزد من بمان تا سهمى از اموالم را براى تو قرار دهم.
من دو ماه نزد او ماندم. روزى گفت: چون هیئت نمایندگىِ عبد القیس نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آمدند، فرمود: «چه قومى هستید؟» یا: «چه هیئتى هستید؟».
گفتند: ربیعه.
فرمود: «خوش آمدید! شرمنده و پشیمان نباشید!».
گفتند: اى پیامبر خدا! با وجود این تیره از کفّار مُضَر در بین ما و تو، فقط در ماه حرام مى توانیم نزد تو بیاییم. پس دستور قاطعى به ما بدهید که آن را به اطّلاع مردم خود برسانیم و با انجام دادن آن، به بهشت برویم. و از پیامبر خدا در باره ی [ظروف] آشامیدنى ها پرسیدند.
پیامبر صلى الله علیه و آله آنان را به چهار چیز، فرمان داد و از چهار چیز، نهى کرد. آنان را به ایمان داشتن به خداى یگانه فرمان داد، و فرمود: «آیا مى دانید ایمان به خداى یگانه چیست؟».
گفتند: خدا و پیامبرش داناترند.
فرمود: «گواهى دادن به این که معبودى جز خداى یکتا نیست و محمّد، فرستاده ی خداست، و گزاردن نماز و دادن زکات و گرفتن روزه ی ماه رمضان، و این که خمس غنایم را بپردازید».
16. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: سه چیز است که در هر کس وجود داشته باشد، نه او از من است و نه من از اویم: دشمنى با على، کینه توزى با اهل بیتم، و این که کسى بگوید: ایمان فقط گفتار است.(1)
17. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: ایمان، گفتار و کردار است و افزایش و کاهش مى یابد. هر کس جز این را بگوید، بدعت گذار است.
18. امام على علیه السلام: ایمان، انجام دادن قوانین اسلام و فرایض [و تکالیف] آن را بر مؤمن، واجب و لازم گردانیده است.
19. الکافى- به نقل از ابو صباح کنانى-: امام باقر علیه السلام فرمود: «به امیر مؤمنان گفته شد: آیا هر کس به یگانگى خدا و پیامبرى محمّد صلى الله علیه و آله گواهى دهد، مؤمن است؟
فرمود: «پس فرایض خدا چه مى شود؟!»».
شنیدم که امام باقر علیه السلام مى فرمود: «على علیه السلام مى فرمود: «اگر ایمان [فقط] گفتار [و اظهار شهادتین] مى بود، روزه و نماز و حلال و حرامى در آن نازل نمى شد»».
به امام باقر علیه السلام گفتم: نزد ما گروهى هستند که مى گویند: هر گاه کسى [فقط] به یگانگى خدا و پیامبرى محمّد صلى الله علیه و آله گواهى دهد، مؤمن است.
فرمود: «پس چرا حد مى خورند و چرا [در هنگام دزدى] دستشان قطع مى شود؟! در صورتى که خداوند عز و جل مخلوقى نیافریده است که نزد او گرامى تر از مؤمن باشد؛ چرا که فرشتگان، خدمت گزار مؤمنان اند و مؤمنان در جوار خدایند، بهشت براى مؤمنان است و حوریان بهشتى نیز براى مؤمنان هستند» و سپس فرمود: «پس چرا کسى که فرایض را انکار مى کند، کافر است؟».
20. امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام: هر کس به یگانگىِ خدا شهادت بدهد، این [شهادت او]، به ملکوت آسمان، وارد نمى شود تا این که گفتارش را با کردار شایسته کامل گرداند.
21. الکافى- به نقل از جمیل بن دَرّاج-: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: ایمان چیست؟
فرمود: «گواهى دادن به این که خدایى جز خداى یکتا نیست و محمّد، پیامبر خداست».
گفتم: آیا این، خود، یک عمل نیست؟
فرمود: «چرا».
گفتم: پس عمل، جزء ایمان است؟
فرمود: «ایمان او جز با عمل، ثابت نمى شود. عمل، جزئى از ایمان است».
22. امام صادق علیه السلام: ایمان جز با عمل همراه نیست، و عمل جز با یقین، و یقین جز با خشوع.
1) اشاره به مُرجئه است که معتقدند کردار، جزئى از ایمان نیست و ایمان، به اقرار زبانى منحصر مى شود.