806. الکافى ـ به نقل از عبد الرحمان بن حجّاج ـ :
امام کاظم علیه السلام وصیّت امیر مؤمنان علیه السلام را براى من فرستاد و آن، بدین شرح است: «به نام خداوند بخشاینده مهربان. این است آنچه على بن ابى طالب بدان سفارش مى کند: گواهى مى دهد که معبودى جز خداى یگانه بى انباز نیست و محمّد، بنده و فرستاده اوست. او را «با هدایت و دین حق فرستاد تا بر همه ادیان، چیره اش گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند». درود خدا بر او و خاندانش باد! سپس نماز و عبادت و زندگى و مرگم همه براى خداوند است که پروردگار جهانیان است و او انبازى ندارد. بدین کار، فرمان یافته ام و من از تسلیم شدگان [در برابر فرمان او] هستم.
امّا بعد، من تو را ـ اى حسن ـ و همه اعضاى خانواده ام و فرزندانم را و هر کسى را که نوشته ام به او مى رسد، به پروا داشتن از پروردگارتان، اللّه، سفارش مى کنم و به این که جز در حالت مسلمانى [و تسلیم فرمان خدا بودن] از دنیا نروید و همگى به ریسمان خدا چنگ در زنید و پراکنده نشوید؛ زیرا شنیدم که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: آشتى [و سازگارى]، از بیشتر نمازها و روزه ها برتر است. و راستى که آنچه دین را نابود و ریشه کن مى کند، همان اختلاف [و ناسازگارى] است و نیرویى جز از سوى خداوند والا و بزرگ نیست. به خویشاوندان خود، توجّه کنید و به آنان رسیدگى نمایید تا خداوند در کار حسابرسى، بر شما آسان گیرد.
خدا را، خدا را در حقّ یتیمان! مبادا خوراک آنان را دیر به دیر رسانید و در برابر دیدگان شما تباه شوند؛ زیرا شنیدم که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: هر کس یتیمى را سرپرستى کند تا این که بى نیاز شود، خداوند عز و جل به سبب این کار، بهشت را بر او واجب مى سازد، همان گونه که براى خوردن مال یتیم، دوزخ را واجب فرموده است.
خدا را، خدا را در باره قرآن! مبادا در عمل به آن، دیگران بر شما سبقت جویند.
خدا را، خدا را در حقّ همسایگانتان؛ چرا که پیامبر صلى الله علیه و آله در باره آنان سفارش کرده است! پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پیوسته در حقّ آنها سفارش مى کرد، تا جایى که گمان بردیم براى آنان میراث قرار مى دهد.
خدا را، خدا را در باره خانه پروردگارتان! تا زنده اید، آن را از وجود خود، خالى مگذارید؛ زیرا اگر رها شود، مهلت داده نخواهید شد [و به زودى، انتقام و عذاب الهى بر شما فرود خواهد آمد] و کمترین دستاوردِ کسى که آهنگ زیارت آن مى کند، این است که گناهان گذشته او آمرزیده مى شوند.
خدا را، خدا را در باره نماز؛ زیرا بهترین عمل است و ستونِ دینِ شماست.
خدا را، خدا را در باره زکات؛ زیرا خشم پروردگارتان را فرو مى نشاند.
خدا را، خدا را در باره ماه رمضان؛ زیرا روزه، آن محافظى در برابر آتش است. خدا را، خدا را در باره حقّ درویشان و مستمندان! پس آنان را در زندگى خود شریک گردانید.
خدا را، خدا را در باره جهاد کردن با مال و جان و زبان خود؛ زیرا در حقیقت، دو کس جهاد مى کنند: پیشواى هدایت یا کسى که از او فرمان بَرَد و از رهبرى او پیروى کند.
خدا را، خدا را در باره فرزندان پیامبرتان! مبادا با حضور شما و در میان شما ستمى ببینند، در حالى که مى توانید از آنان دفاع کنید.
خدا را، خدا را در باره آن دسته از یاران پیامبرتان که بدعتى ننهادند و بدعت گذارى را پناه ندادند؛ زیرا پیامبر خدا صلى الله علیه و آله در حقّ آنان سفارش فرمود و بدعت گذار از آنها و جز آنها را و نیز پناه دهنده بدعت گذار را لعنت کرد.
خدا را، خدا را در باره زنان و مملوکانتان؛ زیرا آخرین سخن پیامبرتان این بود که فرمود: شما را در حقّ دو موجودِ ناتوان، سفارش مى کنم: زنان و مملوکانتان.
نماز، نماز، نماز! در راه خدا از سرزنش هیچ سرزنشگرى مهراسید تا [در نتیجه] خداوند، شما را از شرّ هر آن که آزارتان مى دهد و بر شما ستم مى کند، نگه دارد. با مردم، همان گونه که خداوند عز و جل فرمانتان داده است، نیکو سخن بگویید و امر به معروف و نهى از منکر را فرو مگذارید که [اگر چنین کنید،] خداوند، بَدان شما را زمامدار امور شما مى گرداند و آن گاه هر چه در حقّ آنان نفرین کنید، مستجاب نمى شود.
اى فرزندان من! بر شما باد که به یکدیگر بپیوندید و به یکدیگر بذل و بخشش کنید و نسبت به هم نیکى روا دارید و از قطع رابطه و پشت کردن به همدیگر و پراکندگى بپرهیزید. در راه نیکى و پرهیزگارى، همیارى کنید و در کار گناه و ستم، همکارى نکنید. از خدا بترسید، که کیفر خدا سخت است. خداوند، شما خانواده را حفظ کند و [حرمت] پیامبرتان را در میان شما نگه دارد! شما را به خدا مى سپارم و بدرود مى گویم و رحمت و برکات خدا را برایتان خواهانم».
807. امام باقر علیه السلام ـ در سفارش خود به جابر بن یزید جعفى ـ :
بِدان که تو دوستدار ما نخواهى بود، مگر آن گاه که اگر همه همشهریانت علیه تو هم داستان شوند و [یک زبان] بگویند: «تو آدم بدى هستى» ، این اندوهگینت نسازد و اگر بگویند: «تو آدم خوبى هستى» ، این [نیز] شادمانت نکند؛ بلکه خود را با کتاب خدا بسنج. اگر دیدى پوینده راه آنان هستى و از آنچه قرآن به اِعراض از آن فرا خوانده، روى گردانى و به آنچه ترغیب کرده، راغبى و از آنچه بیم داده است، بیمناکى، پس ثابت قدم باش و مژده ات باد که آنچه در باره تو گفته مى شود، زیانت نمى رساند؛ امّا اگر دیدى از قرآن جدایى، پس چرا باید خود را بفریبى؟!
808. امام باقر علیه السلام ـ در سفارش به برخى شیعیان خود ـ :
اى گروه شیعیان ما! توصیه ها و سفارش ما به دوستانمان را بشنوید و نیک در یابید: راست گفتار باشید، به سوگندتان با دوستان و دشمنانتان وفادار باشید، با اموالتان به مدد یکدیگر بشتابید، قلباً یکدیگر را دوست بدارید، به درویشانتان صدقه دهید، در کار خود، متّحد باشید، به هیچ کس، دغل و خیانتى روا مدارید، بعد از یقین [در عقیده به حقّانیت ما]، دچار شک و تردید نشوید، پس از پیشروى، از ترس، گام وا پس ننهید، هیچ یک از شما به دوستدار خود پشت نکند، زنهار که به دوستى با غیر خود، میل کنید و، به اغیار، دست مودّت ندهید و کارتان جز براى پروردگارتان نباشد و ایمان و عقیده تان به کسى جز پیامبرتان نباشد و از خدا یارى طلبید و شکیبا باشید که «زمین، از آنِ خداست و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، به ارث مى دهد و فرجام [نیک]، از آنِ پرهیزگاران است». زمین، از آنِ خداوند است و او آن را به بندگان شایسته اش به ارث مى دهد.
از شیعیان ما، آن کسى دوستدار خدا و دوستدار پیامبر اوست که هر گاه سخن گوید، راست گوید و هر گاه وعده اى دهد، بدان وفا کند و هر گاه امانتى بدو سپرده شود، آن را برگرداند و هر گاه در راه حق بارى بر دوش او نهند، آن را به دوش کشد و هر گاه حقّ واجبى از او خواسته شود، عطا کند و هر گاه به کار حقّى فرمان داده شود، انجامش دهد. شیعه ما، کسى است که علم او از گوشش فراتر نرود (اسرار ما را که مى شنود، حفظ کند). شیعه ما، کسى است که عیبجوى ما را مدح نمى گوید و با کسى که به ما بغض مى ورزد، پیوند بر قرار نمى سازد و با کینه جوى ما هم نشینى نمى کند، و اگر به مؤمنى برسد، به او احترام مى گذارد و اگر به نادانى برخورَد، از او دورى مى کند.
شیعه ما، کسى است که [از سختى ها و گرفتارى ها] چونان سگ زوزه نمى کشد و مانند کلاغ، طمّاع نیست و به سوى هیچ کس جز برادران خود، دست نیاز، دراز نمى کند، حتّى اگر از گرسنگى بمیرد.
شیعه ما، کسى است که به عقیده ما معتقد است و به خاطر ما دوستان خود را ترک مى گوید و کسانى را که با او بیگانه اند، امّا دوستدار مایند، به خود نزدیک مى کند و نزدیکان خود را که با ما دشمن اند، از خود دور مى گرداند.
809. الکافى ـ به نقل از عبد اللّه بن بکیر، از مردى ـ :
ما دسته جمعى به خدمت امام باقر علیه السلام رسیدیم و گفتیم: اى پسر پیامبر خدا! ما عازم عراق هستیم. به سفارشى بفرما. امام باقر علیه السلام فرمود: «تواناى شما به ناتوانتان یارى رساند و توانگر شما به تهى دستتان کمک کند. راز ما را فاش نکنید و امر [امامتِ] ما را بر ملا نسازید و هر گاه حدیثى از ما به شما رسید، اگر یک یا دو گواه از کتاب خدا برایش پیدا کردید، آن را بپذیرید، و گرنه نسبت به آن درنگ کنید و بعداً آن را به ما ارجاع دهید تا [حقیقت] برایتان روشن شود».
810. المحاسن ـ به نقل از خطّاب کوفى و مصعب بن عبد اللّه کوفى ـ :
سدیرِ صیرفى خدمت امام صادق علیه السلام رسید، در حالى که گروهى از یاران ایشان در محضر ایشان بودند. امام علیه السلام به سدیر فرمود: «اى سدیر! شیعیان ما همواره [از جانب خداوند]، تحت مراقبت، محفوظ، در پناه و مصون خواهند بود، به شرط آن که کاملاً مراقب رابطه خود با آفریدگارشان باشند، نیّتشان در باره امامانشان درست باشد، به برادرانشان نیکى کنند، با ناتوانان خود، مهربان باشند و به نیازمندانشان کمک رسانند. ما هرگز به ستم کردن دستور نمى دهیم؛ بلکه ما شما را به پارسایى، فرمان مى دهیم، پارسایى، پارسایى و [نیز] به همدردى، همدردى با برادرانتان؛ زیرا از زمانى که خداوند، آدم علیه السلام را آفرید، دوستان خدا پیوسته ضعیف نگه داشته شده و در اقلیت به سر برده اند».
811. امام صادق علیه السلام ـ در نامه اى که به یاران خود نوشت و به آنان دستور داد که پیوسته آن را مطالعه کنند و در آن بیندیشند و از آن مراقبت به عمل آورند و به کارش بندند و آنها نیز این نامه را در نمازخانه منازل خود مى گذاشتند و بعد از نماز، در آن تدبّر مى کردند ـ :
به نام خداوند بخشنده مهربان. امّا پس از سپاس پروردگار، از پروردگارتان عافیت بطلبید و آرام و باوَقار و سنگین باشید. حیا را از دست ندهید و از آنچه صُلحاى پیش از شما دورى کرده اند، دورى کنید… . مبادا زبان هاى خود را به دروغ و بهتان و گناه و تجاوز بیالایید، که اگر زبان هاى خود را از آنچه خداوند، ناخوش مى دارد و شما را از آن نهى کرده است، نگه دارید، براى شما نزد پروردگارتان بهتر است از این که زبان هایتان را به آنها بیالایید؛ زیرا آلودن زبان به آنچه خداوند، آن را ناخوش مى دارد و از آن نهى فرموده است، موجب هلاکت بنده نزد خدا و خشم خدا مى گردد و در روز قیامت، خداوند، او را کر و کور و لال مى گرداند و در نتیجه مصداق این سخن خداوند مى گردید که: «کرند، لال اند، کورند. پس به راه نمى آیند» ، یعنى: سخن نمى گویند «و به آنان رخصت داده نمى شود تا عذر [و بهانه] آورند».
مبادا مرتکب چیزهایى شوید که خداوند، شما را از آنها نهى فرموده است. بر شما باد خاموشى، مگر در آنچه به آخرتتان مربوط مى شود و خداوند به واسطه آنها به شما سود مى رساند و اجر و پاداشتان مى دهد. تا مى توانید، تهلیل (لا إله إلّا اللّه) و تقدیس و تسبیح و ثناى خدا بگویید و به درگاه او زارى کنید و به خوبى هایى که در نزد اوست و هیچ کس نمى تواند اندازه و کنه آنها را معلوم سازد، رغبت نشان دهید و با مشغول ساختن زبان خود به این امور، آن را از سخنان باطل ـ که خداوند از آنها نهى فرموده است و براى گویندگانش، اگر با چنین سخنانى از دنیا بروند و به درگاه خدا توبه نکنند و از آنها دست بر ندارند، جاودانگى در آتش خواهد بود ـ، باز دارید.
بر شما باد دعا کردن؛ زیرا مسلمانان با وسیله اى بهتر از دعا و التماس و زارى به درگاه خدا و خواهش از او، به خواست هاى خود از خداوند، دست نیافته اند. به آنچه خداوند، شما را بدانها ترغیب کرده است، رغبت نشان دهید و به دعوت خدا در آنچه شما را بِدان فرا خوانده است، پاسخ دهید تا رستگار شوید و از عذاب خدا برهید. زنهار که نفْس هاى شما آزمند چیزهایى گردد که خداوند، آنها را بر شما حرام کرده است؛ چرا که هر کس آنچه را خداوند در این دنیا بر او حرام ساخته است، زیر پا نهد، خداوند، او را از بهشت و نعمت ها و خوشى ها و کرامت هاى آن ـ که تا ابد الدهر براى بهشتیان پایدار است ـ، محروم مى گرداند.
بدانید که بد بهره اى است بهره کسى که با فرو گذاشتن طاعت خدا و ارتکاب معصیت او، در برابر خدا خطر مى کند و به خاطر لذّت هاى دنیاى ناپایدار و گذرا، هتک حرمت هاى خدا را بر نعمت هاى جاویدان بهشت و لذّت هاى آن و کرامت بهشتیان، ترجیح دهد! واى بر اینان! وه که چه ناکام اند و چه بازگشت زیانبارى دارند و در روز رستاخیز، چه حال بدى نزد پروردگارشان دارند! به خدا پناه برید از این که شما را به حال و روز اینان در آورد وبه بلایى گرفتارتان کند که آنها را گرفتار کرده است، که ما و شما را نیرویى جز از سوى خدا نیست… .
خدا را بسیار بخوانید؛ زیرا خداوند، دعاى بندگان مؤمن خود را دوست مى دارد و به بندگان مؤمنش وعده اجابت داده است. خداوند، دعاى مؤمنان را در روز قیامت به عملى تبدیل مى کند که به سبب آن در بهشت بر نعمت هایشان مى افزاید. تا مى توانید در هر ساعت از ساعات شب و روز، خدا را فراوان یاد کنید؛ زیرا خداوند دستور داده است که او را بسیار یاد کنند و خدا به یاد مؤمنى است که او را یاد مى کند. بدانید که هیچ یک از بندگان مؤمنِ خدا او را یاد نکرد، مگر این که خداوند از او به نیکى یاد کرد. پس در طاعت خدا کوشا باشید؛ زیرا به کمترین چیز از خیر و خوبى هایى که نزد خداست، نتوان رسید، مگر با طاعت او و دورى کردن از حرام هایش که خداوند در ظاهر و باطن قرآن، آنها را حرام ساخته است. خداوند ـ تبارک و تعالى ـ در کتاب خود، فرموده و سخن او حق است که: «گناه آشکار و پنهان را رها کنید». بدانید که هر آنچه خداوند به اجتناب از آن فرمان داده، بى گمان، آن را حرام کرده است. از شیوه و سنّت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پیروى کنید و آن را فراچنگ دارید و از خواهش دل و آراى خود، پیروى نکنید، که گم راه مى شوید؛ زیرا گم راه ترینِ مردم از نظر خدا، کسى است که از دلخواه و رأى خویش پیروى کند، بى آن که ره نمودى از جانب خدا داشته باشد. تا مى توانید به خودتان خوبى کنید؛ چرا که «اگر نیکى کنید، به خویشتن نیکى کرده اید و اگر بدى کنید، به زیان خود کرده اید»… .
اى جماعتى که خداوند، نگهبان امور شماست! بر شما باد پیروى از آثار و سنّت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و پیروى از آثار و سنّت پیشوایان هدایتگر از خاندان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله؛ زیرا هر کس به آنها تمسّک جوید، بى گمان، قدم در راه راست نهاده است و هر کس آنها را فرو گذارد و روى از آنها بر تابد، گمراه مى شود؛ چرا که اینان، همان کسانى هستند که خداوند به اطاعت و ولایتشان فرمان داده است. پدرمان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «مداومت بر عمل، همراه با پیروى از آثار و سنّت ها، گرچه اندک باشد، خدا را خشنودتر مى سازد و در آخرت، سودمندتر است تا کوشش در عبادتى که توأم با بدعت ها و پیروى از هوس ها باشد». بدانید که پیروى از هوس ها و تبعیت از بدعت ها و نداشتن ره نمودى از جانب خدا گم راهى است و هر گم راهى اى، بدعت است و هر بدعتى، در آتش جاى دارد. هرگز به چیزى از خوبى هایى که نزد خداست، نتوان رسید، مگر به واسطه طاعت او و شکیبایى و خرسندى؛ زیرا شکیبایى و خرسندى [نیز] در زمره طاعت از خداست.
بدانید که هرگز بنده اى از بندگان او (خدا) ایمان نیاورده است، مگر این که در آنچه خدا با او مى کند، چه خوشایند او باشد یا ناخوشایندش، از خدا خرسند باشد، و خداوند براى کسى که شکیبا و از او خرسند باشد، کارى خوشایند یا ناخوشایند پیش نمى آورد، مگر آنچه را که شایسته و خیر و صلاح اوست.
بر شما باد مواظبت بر نمازها و [بویژه] نماز میانه(1) و خاضعانه براى خدا به پا خیزید که خداوند در کتاب خود، مؤمنان پیش از شما و شما را به این، فرمان داده است.
مسلمانان مستمند را دوست بدارید؛ زیرا هر کس آنان را تحقیر کند و بر ایشان بزرگى فروشد، بى گمان، از دین خدا منحرف شده است و خداوند، او را تحقیر مى کند و او را منفور مى دارد. پدرمان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «پروردگارم مرا به دوست داشتن مسلمانان مستمند، فرمان داده است. بدانید که هر کس یکى از مسلمانان را حقیر شمارد، خداوند، نفرت و تحقیر خود را بر او مى افکند تا این که مردم از او کینه و نفرت به دل گیرند و البتّه کینه و نفرت خدا سخت تر است. در باره برادران مسلمان مستمند خود، از خدا بترسید؛ زیرا آنان این حق را بر گردن شما دارند که دوستشان بدارید». خداوند، پیامبر خود را به دوست داشتن ایشان فرمان داده است. بنا بر این، هر کس کسى را که خداوند به دوست داشتن او فرمان داده است، دوست ندارد، بى گمان، خدا و پیامبر او را نافرمانى کرده است و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانى کند و با این نافرمانى از دنیا برود، در زمره گم راهان است.
از غرور و کبر بپرهیزید؛ زیرا کبر، رداى خداوند عز و جل است و هر که بر سر این ردا با خدا کشمکش کند، خداوند، او را در هم مى شکند و روز قیامت، خوارش مى گرداند. زنهار از زورگویى و تعدّى به یکدیگر، که این خصلت از خصلت هاى مردمان صالح نیست. هر که تعدّى کند، خداوند، زورگویى او را به خودش بر مى گرداند و یارى خدا نصیب کسى مى شود که به او زورگویى شده است و هر که خدا یارى اش رساند، چیره مى گردد و از جانب خدا به پیروزى دست مى یابد. زنهار از حسد ورزیدن به یکدیگر، که کفر، ریشه اش حسادت است! زنهار از یارى رساندن بر ضدّ مسلمانى ستم دیده که اگر نفرینتان کند، نفرینش در حقّ شما مستجاب مى شود! پدرمان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرمود: «دعاى مسلمان ستمدیده مستجاب مى شود». به یکدیگر یارى رسانید؛ زیرا پدرمان رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرمود: «یارى رساندن به مسلمان، از یک ماه روزه گرفتنِ همراه با اعتکاف در مسجد الحرام، بهتر و اجرش بیشتر است». مبادا بر هیچ کس از برادران مسلمان تنگ دست خود، در خصوص طلبى که از او دارید و از عهده پرداختنش بر نمى آید، فشار آورید؛ زیرا پدرمان پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى فرمود: «مسلمان نباید بر [در ستاندن طلب خود] مسلمان بدهکارِ تنگ دست سختگیرى کند و هر کس بدهکار تنگ دستى را مهلت دهد، خداوند، او را در آن روزى که سایه اى جز سایه او نیست، در سایه اش پناه مى دهد… «.
بدانید که اسلام، همان تسلیم [در برابر خدا و پیامبر او و اولو الأمر و اطاعت از فرامین آنها] و تسلیم، همان اسلام است. پس هر که تسلیم باشد، مسلمان است و هر که تسلیم نباشد، اسلامى ندارد. هر که دوست دارد که در نیکى کردن به خود بکوشد، باید از خدا اطاعت کند؛ زیرا هر که از خدا اطاعت کند، بى گمان، در نیکى کردن به خویش کوشیده است.
زنهار از این که مرتکب معاصى خدا شوید؛ زیرا هر کس با معاصى خدا، هتکِ حرمت کند و مرتکب آنها شود، هر آینه در بدى کردن به خویشتن کوشیده است و نیکى کردن و بدى کردن، حالت میانه ندارند. پس نیکوکاران در نزد پروردگارشان، بهشت و بدکرداران در نزد پروردگارشان دوزخ دارند. پس طاعت خدا را به کار بندید و از معاصى او دورى کنید.
بدانید که هیچ یک از آفریدگان خدا، نه فرشته اى مقرّب و نه پیامبرى مرسل و نه جز اینها نمى توانند براى شما در پیشگاه خدا کارى بکنند. پس هر کس دوست دارد که شفاعت شفاعت کنندگانِ نزد خدا، او را سود بخشد، از خدا بخواهد که از او خشنود گردد. بدانید هیچ یک از آفریده هاى خدا به خشنودى او دست نیافت، مگر به اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبر او و اطاعت از اولو الأمر از خاندان محمّد ـ که درودهاى خدا بر آنان باد ـ، و نافرمانى از آنان را نافرمانى از خدا بداند و فضایل آنان را از کوچک و بزرگ، انکار نکند.
از خدا عافیت طلب کنید و آن را با التماس از او بخواهید و هیچ نیرو و توانى نیست، مگر از سوى خدا. نفْس را بر [تحمّل] بلا [و آزمایش هاى الهى] در دنیا شکیبا سازید؛ زیرا که بلاهاى پیاپى در دنیا و سختى چشیدن در راه طاعت خدا و ولایت او و ولایت کسانى که خداوند به [پذیرش] ولایتشان فرمان داده است، فرجامش نزد خداوند در آخرت، بهتر از مُلک دنیایى است که نعمت ها و لذّت ها و خرّمىِ عیش آن براى روزگارى دراز استمرار یابد؛ امّا در راه معصیت خدا و در ولایت آن کسى باشد که خداوند از ولایت و فرمانبرى اش نهى فرموده است. خداوند به [پذیرش] ولایت پیشوایانى فرمان داده که در کتاب خود به آنها اشاره کرده و فرموده است : «و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما رهبرى مى کردند». اینان، همان کسانى هستند که خداوند به ولایت آنان و فرمانبرى از آنان دستور داده است و کسانى که خداوند از ولایت آنان و فرمانبرى شان نهى فرموده است، در واقع، همان پیشوایان گم راهى اند… .
بدانید که خداوند، هر گاه خیر بنده اى را بخواهد، تاب تحمّل اسلام را بدو مى دهد و هر گاه این [نعمت] را به او دهد، زبانش را به حق گویا مى سازد و دلش را بر آن گره مى زند و در نتیجه حق را به کار مى بندد. پس هر گاه خداوند، این صفات را در او گرد آورد، اسلامش کامل است و اگر با چنین حالى از دنیا برود، نزد خدا از مسلمانان راستین به شمار مى آید. و امّا هر گاه خداوند، خیر بنده اى را نخواهد، او را به خودش وا مى نهد و سینه اش تنگ و بى تحمّل مى خواهد بود، به طورى که اگر حقّى بر زبانش جارى شود، دلش با آن گره نمى خورد [و قلباً بِدان عقیده نخواهد داشت] و هر گاه دلش با آن گره نخورد، خداوند، عمل به آن را به او عطا نمى کند. پس هر گاه چنین صفاتى در وجود او گرد آید و با چنین حالى از دنیا برود، نزد خداوند از منافقان به شمار مى آید و آنچه از حقیقت که بر زبانش جارى گشته و خداوند، [توفیق] اعتقاد بِدان و به کار بستنش را به او نداده است، در روز قیامت، حجّتى به زیان وى مى گردد.
بنا بر این، از خدا بترسید و از او بخواهید که سینه هاى شما را براى اسلام فراخ گرداند و زبان هایتان را تا زنده هستید، به حق گویا سازد و آخرت شما را آخرت شایستگان پیش از شما قرار دهد. هیچ نیرویى جز از سوى خدا نیست و ستایش از آنِ خداوند پروردگار جهانیان است.
هر کس خوش دارد که بداند خداوند، او را دوست مى دارد، باید طاعت خدا را به کار بندد و از ما پیروى کند. مگر نشنیده است این سخن خداى عز و جل به پیامبرش را که: «بگو: اگر خدا را دوست مى دارید، از من پیروى کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید»؟ به خدا سوگند، هیچ بنده اى هرگز از خدا اطاعت نمى کند، مگر این که خداوند، پیروى از ما را در این اطاعت او جاى داده است. به خدا سوگند، هیچ بنده اى هرگز از ما پیروى نمى کند، مگر این که خداوند، او را دوست بدارد. به خدا سوگند، هیچ کس پیروى از ما را فرو نمى گذارد، مگر این که با ما دشمنى کرده باشد. به خدا سوگند، هیچ کس نیست که با ما دشمنى ورزد، مگر این که خدا را نافرمانى کرده است و هر کس با نافرمانى خدا از دنیا رود، خداوند، رسوایش مى کند و او را در آتش، سرنگون مى سازد. سپاس، خداى را که پروردگار جهانیان است.
812. عیون أخبار الرضا علیه السلام ـ به نقل از عبد السلام بن صالح هروى ـ :
از ابو الحسن الرضا علیه السلام شنیدم که مى فرماید: «رحمت خدا بر آن بنده اى که قضیّه ما را زنده گردانَد!». گفتم: چگونه قضیّه شما را زنده مى کند؟
فرمود: «تعالیم ما را فرا مى گیرد و آنها را به مردم مى آموزد؛ زیرا مردم اگر زیبایى هاى سخن ما را بدانند، بى گمان، از ما پیروى مى کنند».
813. امام رضا علیه السلام ـ به عبد العظیم حسنى ـ :
اى عبد العظیم! دوستانم را از جانب من سلام برسان و به آنان بگو که شیطان را به خود راه ندهند و ایشان را به راستگویى و امانتدارى سفارش کن. به آنان توصیه کن که خاموشى گزینند و بحث هاى بیهوده را رها کنند و به یکدیگر روى آورند و به دیدن هم بروند؛ زیرا این کارها، موجب نزدیک شدن به من مى شوند. خود را سرگرم تکّه پاره کردن یکدیگر نکنند؛ زیرا من به جان خودم سوگند یاد کرده ام که هر کس چنین کند و دوستى از دوستان مرا خشمگین سازد، از خدا بخواهم که در دنیا سخت ترین عذاب را به او بچشاند و در آخرت از زیانکاران باشد.
به آنان بگو که خداوند، نیکوکارِ ایشان را آمرزیده و از بدکارشان گذشت کرده است، مگر کسى که بدو شرک آورد یا دوستى از دوستان مرا آزار دهد و یا در باره به او قصد بدى داشته باشد؛ زیرا [در این صورت،] خداوند، او را نمى بخشد، تا زمانى که از این کارها [یا از این بداندیشى] دست بر دارد و اگر دست بر نداشت، روح ایمان از دلش کنده مى شود و از ولایت و دوستى من خارج مى گردد و نصیبى در ولایت ما نخواهد داشت. پناه مى برم به خدا از این، پناه مى برم!
1) نماز عصر، و به احتمالى، نماز ظهر.