جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اجل، در لغت

زمان مطالعه: 2 دقیقه

در کتب لغت، دو معنا براى «أَجَل» دیده مى شود: یکى «پایان وقت» و دیگرى «مدّت زمان یک چیز».

خلیل در کتاب العین در معناى اَجَل مى گوید:

الأَجَلُ: غایَةُ الوَقتِ فِى المَوتِ وَ مَحَلُّ الدَّیْنِ وَ نَحوُهُ.(1)

اجل به معناى پایان زندگى، و سررسید وام و امثال آن است.

فیروزآبادى در القاموس آورده است:

الأَجَلُ – مُحَرَّکَةً -: غایَةُ الوَقتِ فِى المَوتِ، وَ حُلولُ الدَّیْنِ، وَ مُدَّةُ الشَّىءِ.(2)

اجل (به فتح جیم) به معناى پایان زندگى، سررسید بدهى، و مدّت زمان (مُهلتِ) یک چیز است.

ابن منظور نیز در لسان العرب،(3) همین را نقل کرده است.

جوهرى در الصحاح،(4) اجل را «مدّت زمان یک چیز» دانسته است.

امّا ابو هلال در الفروق اللغویّة، میان «اَجَل» و «مدّت»، فرق گذارده، در بیان تفاوت آن دو مى گوید:

الفَرقُ بَینَ المُدَّةِ وَ الأَجَلِ: أنَّ الأَجَلَ الوَقتُ المَضروبُ لِانقِضاءِ الشَّىءِ وَ لا یَکونُ أجَلاً بِجَعلِ جاعِلٍ… وَ یَجوزُ أن تَکونَ المُدَّةُ بَینَ الشَّیئَینِ بِجَعلِ جاعِلٍ وَ بِغَیرِ جَعلِ جاعِلٍ. وَ کُلُّ أجَلٍ مُدَّةٌ وَ لَیسَ کُلُّ مُدَّةٍ أجَلاً.(5)

تفاوت میان مدّت و اَجَل در این است که: اجل، عبارت است از زمان تعیین شده براى سپرى شدن مدّت یک چیز. اجل، با قرار قرارداد کننده نیست (قراردادى و وضعى نیست)…؛ ولى رواست که مدّت میان دو چیز، با اعتبار اعتبار کننده یا به غیر اعتبار اعتبارکننده باشد. هر اجلى، مدّت است؛ ولى هر مدّتى، اجل نیست.

و راغب با توجّه به استعمالات قرآنى آورده است:

الأَجَلُ المُدَّةُ المَضروبَةُ لِلشَّىءِ. قالَ تَعالى: «لِتَبْلُغُواْ أَجَلاً مُّسَمًّى»(6)، «أَیَّمَا الْأَجَلَیْنِ قَضَیْتُ»(7). وَ یُقالُ: دَینُهُ مُؤَجَّلٌ وَ قَد أَجَّلتُهُ: جَعَلتُ لَهُ أجَلاً. وَ یُقالُ لِلمُدَّةِ المَضروبَةِ لِحَیاةِ الإِنسانِ: أجَلٌ، فَیُقالُ: دَنا أجَلُهُ، عِبارَةٌ عَن دُنُوِّ المَوتِ وَ أصلُهُ استیفاءُ الأَجلِ أى: مُدَّة الحَیاةِ.(8)

اَجَل، عبارت است از مدّت تعیین شده براى یک چیز. خداى متعال مى فرماید: «تا برسید به مدّتى تعیین شده»، «هر یک از دو مدّت تعیین شده را که سپرى کردم». گفته مى شود: وام او، مدّت دار است و «قد أَجَّلْتُه» یعنى برایش مدّتى تعیین کردم. به مدّت تعیین شده براى زندگى انسان نیز اجل گویند. گفته مى شود: اجلش نزدیک شد، یعنى مرگش نزدیک شد.

نکته ی قابل توجّه در معناى لغوى «أَجَل»، این است که: کدام یک از دو معنایى که براى آن ذکر شد، اصل است تا کاربرد آن در معناى دیگر، نیاز به قرینه داشته باشد؟

در پاسخ این پرسش، دو نظر متضاد وجود دارد؛(9) لیکن با جستجو در موارد استعمال آن، مى توان گفت همان طور که در کتب لغت آمده، هیچ یک از این دو معنا اصل نیستند و استعمال در هر یک، نیازمند قرینه است.


1) العین: ص 38 مادّه «أجل».

2) القاموس المحیط: ج 3 ص 327 مادّه «أجل».

3) لسان العرب: ج 11 ص 11 مادّه «أجل».

4) الصحاح: ج 4 ص 1621 مادّه «أجل».

5) معجم الفروق اللغویّة: ص 20 مادّه «أجل».

6) غافر: آیه 67.

7) قصص: آیه 28.

8) مفردات ألفاظ القرآن: ص 65.

9) ر. ک: المیزان فى تفسیر القرآن: ج 7 ص 9، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم: ج 1 ص 24، معجم مقاییس اللغة: ج 1 ص 64.