16. امام على علیه السلام – در فرمان حکومتى اش به مالک اشتر، آن گاه که او را بر مصر گماشت-:
دیگر، این که: حاکم را خواص و نزدیکانى است که خوى امتیازخواهى و درازدستى دارند و در داد و ستد، کمتر، از انصاف برخوردارند. پس با قطع اسباب این خوى ها، ریشه ی [این خصلت هاى] آنان را قطع کن.
هرگز به هیچ یک از اطرافیان و خویشانت تیولى(1) مده، و مبادا براى گرفتن مِلکى و زمینى در تو طمع کنند که در حقّابه اى یا کار مشترکى، به مردمِ [مالکِ] مجاور آن زمین، زیان زند و بار [و هزینه ی] خویش را بر دوش دیگران [که شریک او هستند،] بگذارند که در این صورت، نفعش از آنِ آنان خواهد بود و ننگ و بدنامى اش در دنیا و آخرت، از آنِ تو.
هماره در باره ی دور و نزدیک [و آشنا و بیگانه] حق را رعایت کن و در این راه، شکیبا باش و به پاداش خداوند، چشم بدار، خواه خویشان و اطرافیانت را خوش آید یا خوش نیاید، و گرانى این کار را با در نظر داشتن فرجام آن تحمّل کن که فرجامى نیک دارد.
17. امام على علیه السلام – در بیان آنچه سزاوار است حاکم به کار بندد -:
دربانان و اطرافیان خود را از نیکان برگزین، و کسانى از آنها را که امتیازخواه و متجاوز و فاقد انصاف اند، از خود دور گردان (آنان را به حاجبىِ خود بر مگزین)، و به هیچ کس از کسان خود و اطرافیانت تیولى وا مگذار، و به آنان اجازه مده که مِلکى را براى خویش بر گیرند، اگر به همسایگان آن، زیان وارد مى آورد.
18. امام على علیه السلام – در نامه اش به مُنذِر بن جارود عبدى، که در یکى از امور فرماندارى اش، خیانتى مرتکب شده بود -:
امّا بعد، شایستگى پدرت مرا نسبت به تو فریفت و گمان کردم که تو نیز روش پدرت را مى پویى و راه او را مى روى؛ امّا آن طور که به من خبر رسیده است، تو از پیروى هواى نفْست فروگذار نمى کنى و براى آخرتت توشه اى نمى گذارى و دنیاى خود را با خراب کردن آخرتت آبادان مى کنى و براى حفظ پیوند خویش با ایل و عشیره ات، از دینت مى بُرى.
اگر آنچه در باره ی تو به من گزارش شده است، راست باشد، هر آینه شتر خانواده ات و بند کفشت از تو باارزش تر خواهند بود و کسى چون تو، شایستگى آن را ندارد که از مرزى پاسدارى کند، یا فرمانى به واسطه ی او اجرا گردد، یا منزلتى والا داشته باشد، یا در امانتى شریک گردد و یا بر مالیاتى، امین دانسته شود.
ر. ک: دانش نامه ی امیرالمؤمنین علیه السلام: ج 4 ص 51 (بخش پنجم / فصل سوم: سیاست هاى ادارى / کنار نهادن کارگزاران خیانت پیشه) و ص 55 (کیفر دادن کارگزاران خیانت پیشه).
1) بخششی از زمین هایی که در اختیار دولت است.م.