استناد قرآن به پیامبر اسلام و وحى الهى، متواتر، قطعى، غیر قابل تردید و مورد اتّفاق امّت اسلامى است. از این رو، در این زمینه، نیازى به پژوهش و تحقیق نیست؛ امّا همه احادیثى که به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام نسبت داده مى شوند، این گونه نیستند. به استثناى شمار اندکى از احادیث که متواتر(1) و قطعىّ الصدورند، استناد سایر احادیث به آنان، نیاز به تخصّص و بررسى دارد.
بنا بر این، پژوهشگر، پیش از ورود به میدان فهم حدیث و تحقیق در مضمون و محتواى احادیث اسلامى، باید استناد آنها را به پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان او، اثبات نماید و
براى تأمین این هدف، باید به علوم و ویژگى هاى زیر، مجهّز باشد:
1) حدیث متواتر، حدیثى است که تعداد راویان آن در هر طبقه، به حدّى باشد که یقین به صدور آن حاصل شود. ابن صلاح، تنها حدیث «من کذب علىّ متعمّدا فلیتبوأ مقعده من النّار» را مصداق حدیث متواتر دانسته است (مقدّمة ابن الصلاح و محاسن الاصطلاح: ص 454)؛ امّا در مقابل، سیوطى در کتاب الأزهار المتناثرة فى الأخبار المتواترة، 113 حدیث را متواتر دانسته است، در حالى که برخى از آنها تنها یک راوى دارند! علماى امامیه نیز تعداد احادیث متواتر را اندک مى دانند. در مجموع، مى توان گفت: مُتواترِ لفظى به گونه اى که علم آور باشد، بسیار اندک است و شاید شمار این دسته از احادیث، به ده عدد نرسد (مانند حدیث ولایت: «مَن کُنتُ مَولاهُ فَعلىٌّ مَولاه»، که بیشترین راوى را دارد و حدیث ثَقَلین). مُتواتر معنوى نیز هر چند بیش از این مقدار است، لیکن آن هم عدد قابل توجّهى را شامل نمى شود.