74.امام على علیه السلام: آن که به خواب رود، [دشمنِ او] به خواب نرود.
75.امام على علیه السلام: از دشمنت، به سختى برحذر باش.
76.امام على علیه السلام: از هیچ دشمنى ایمن مباش، گرچه سپاس گوید.
77.امام على علیه السلام: بدترینِ دشمنان، آن است که ژرف نگرتر و پنهانکارى اش نسبت به نیرنگ، زیادتر باشد.
78.امام على علیه السلام – در حکمت هاى منسوب به ایشان -: از دشمن پنهانکارْ بیشتر برحذر باش تا دشمنِ به میدان آمده.
79.امام على علیه السلام: سست ترینِ دشمنان از جهت حیله و نیرنگ، آن است که دشمنى اش را آشکار سازد.
80.امام على علیه السلام: آن که دشمنى اش را آشکار کند، حیله اش اندک باشد.
81.امام على علیه السلام: هرگز فریب ظاهرسازى دشمن را مخور؛ چرا که دشمن، چون آب است که گرچه گرم کردن آن با آتش به درازا کشد، لیک از خاموش کردن آن سرْ باز نزند.(1)
1) امام باقر علیه السلام مى فرماید: هنگامى که امیر مؤمنان علیه السلام بر منطقه نهروان فرود آمد، از جمیل بن بصیهرى، منشى انوشیروان، پرس و جو کرد. گفته شد: هنوز زنده است و روزى مى خورد. فرمود تا او را احضار کنند. وقتى حضور یافت، [على علیه السلام]، حواس او را جز چشمانش سالم یافت، و ذهنش را پاک و ذوقش را کامل یافت. پرسید: «اى جمیل! آدمى چگونه باید باشد؟». گفت: باید دوستانش کم و دشمنانش بسیار باشد! فرمود: «نکته اى شگفت بر زبان راندى، اى جمیل! چرا که مردمان، اتّفاق دارند که بسیارىِ دوستان، بهتر است». گفت: چنان نیست که آنان گمان مى کنند؛ چرا که دوستان، هنگامى که براى کارى وا داشته شوند، آن گونه که بایسته و شایسته است، اقدام نمى کنند، چنان که در مَثَل معروف هست: «کشتى، از فزونىِ ملوانان غرق شد». امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «این مطلب را آزموده ام و درست است؛ امّا دشمنِ بسیار، چه سودى دارد؟». گفت: دشمنان، هرگاه بسیار شوند، آدمى همیشه پرهیز کند و مراقب باشد که سخنى که بدان گرفتار آید، بر زبان نرانَد، یا به لغزشى مبادرت نورزد که بر آن، توبیخ گردد. پس همواره با این حالت از خطاها و لغزش ها در امان باشد. امیر مؤمنان علیه السلام، این مطلب را نیکو شمرد (الدعوات: ص 297 ح 65، بحار الأنوار: ج 34 ص 345).