قرآن
«هیچ کس نمى داند چه چیز از آنچه روشنى بخش دیدگان است، به [پاداش] آنچه انجام مى داده اند، براى آنان پنهان شده است».
«بنگر که چگونه بعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى داده ایم، و قطعاً درجات آخرت، بزرگ تر و برتر است».
«و چون بدان جا بنگرى، [سرزمینى از] نعمت و کشورى پهناور مى بینى».
حدیث
8. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: به خدا سوگند که دنیا در مقایسه با آخرت، جز مانند این که فردی از شما این انگشتش(1) را در دریا فرو ببرد، نیست پس بنگرد که انگشتش با چه [مقدار آب] باز می گردد.
9. المستدرک على الصحیحین – به نقل از مُستورِد(2) -: در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله بودم که حاضران، سخن از دنیا و آخرت به میان آوردند.
بعضى گفتند: دنیا، در حقیقت، جاى توشه برداشتن براى آخرت است. در آن، عمل است و نماز است و زکات.
گروهى گفتند: در آخرت، بهشت است. و هر کس سخنى گفت.
پیامبر خدا فرمود: «دنیا در برابر آخرت، جز به مانند این نیست که فردى از شما به کنار دریا برود و انگشتش را در آن فرو برد. آنچه از [نَم] دریا [با انگشتش] بیرون مى آید، همان دنیاست».
10. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: آنچه دنیا از آخرت گرفته است، جز به اندازه ی آبى که سوزنى فرو رفته در دریا به خود مى گیرد، نیست.
11. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: حکایت شما – اى مردم – همانند سپاهى است که ابتداى آن رفته و نداى کوچ [در آن،] سر داده شده است. پس چه زود، آخر آن سپاه به اوّلش مى رسد! به خدا سوگند، دنیا در برابر آخرت، جز به مانند یک نَفَس (جهش)(3) خرگوشى نیست. بکوشید، بکوشید – اى بندگان خدا – و از خداوند، پروردگارتان، کمک بجویید.
12. امام على علیه السلام: هر چیز دنیا [از خیر و شرّش]، شنیدنش بزرگ تر از دیدن آن است، و هر چیز آخرت [از پاداش ها و کیفرهایش]، دیدنش بزرگ تر از شنیدن آن است.
پس براى دیدن [امور آخرت] به شنیدن [اوصاف آنها] بسنده کنید و براى [آگاهى از] غیب، به خبر[ى که پیامبران و مُخبرانِ صادق در باره آن به شما داده اند]، اکتفا نمایید.
13. امام على علیه السلام: فریب [-ِ دنیا] خورده اى که از دنیا به بالاترین خواست خویش رسیده، همانند کسى نیست که از آخرت به کمترین بهره ی خویش دست یافته است.
14. امام على علیه السلام – در تمجید خداوند -: منزّهى تو، اى خداوند! وه که چه باعظمت است آنچه از آفرینش تو مى بینیم! و چه ناچیز است هر عظمتى در برابر قدرت تو! و چه هول انگیز است آنچه از ملکوت تو مى بینیم! و چه حقیرند اینها در برابر آنچه از پادشاهى تو از ما پنهان است! و چه [فراوان و] فراگیر است نعمت هاى تو در دنیا! و چه خُردند اینها در برابر نعمت هاى آخرت!
1) یعنى انگشت نشانه اش را. در مأخذ، پس از کلمه «این» آمده است: «یحیى با انگشت نشانه اش، اشاره کرد». مقصود از یحیى، «یحیى بن سعید»، از رجال سند این روایت است.
2) مراد، مستورد بن شداد بن عمرو قرشی است. برای دیدن شرح حال او، ر. ک: تهذیب الکمال: ج 27 ص 439.
3) در مأخذ، «نفحة (با حاء)» آمده است؛ ولى ظاهرا تصحیف شده ی «نفجة» (با جیم) باشد. ابن اثیر مى گوید: «کنفجة أرنب؛ مانند یک جهش خرگوش. و مراد، کم بودن مدّت دنیاست» (النهایة: ج 5 ص 88 مادّه «نفج»).