قرآن
«شما را چه شده است که از شُکوه خدا بیم ندارید، و حال آن که شما را مرحله به مرحله خلق کرده است؟!».
«او کسى است که شما را از خاکى آفرید، سپس از نطفه اى، سپس از عَلَقه اى. سپس شما را به صورت کودکى بیرون مى آورد، تا به کمال قوّت خود برسید و تا سالمند شوید، و برخى از شما مرگ پیش رس مى یابد ـ و تا [سرانجام] به مدّتى که مقرّر است، برسید، و باشد که در اندیشه فرو روید».
«و به تحقیق، ما انسان را از عصاره اى از گِل آفریدیم. سپس او را نطفه اى در جایگاهى استوار، قرار دادیم. سپس نطفه را عَلَقه ساختیم و عَلَقه را پاره گوشت گردانیدیم. سپس پاره گوشت را استخوان آفریدیم. سپس استخوان ها را [با] گوشت پوشاندیم. سپس او را آفرینش دیگر، پدیدار ساختیم. پس آفرین بر خدا که بهترینِ آفرینندگان است!».
«شما را در شکم هاى مادرانتان، آفرینشى پس از آفرینشى [دیگر] در تاریکى هاى سه گانه خلق مى کند. این است پروردگار شما، خدا. فرمان روایى، از آنِ اوست. معبودى جز او نیست. پس چگونه [و کجا از حق] برگردانیده مى شوید؟».
«اى مردم! اگر در باره ی برانگیخته شدن در شکّید، پس [بدانید] ما شما را از خاکى آفریدیم، سپس از نطفه اى، سپس از علقه اى، سپس از مُضغه اى داراى خلقت کامل و [احیاناً] خلقت ناقص، تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانیم، و آنچه را اراده مى کنیم، تا مدّتى معیّن در رحِم ها قرار مى دهیم. سپس شما را به صورت کودکى بیرون مى آوریم، سپس تا به کمال قوّت خود برسید ـ و برخى از شما [زودرس] مى میرد، و برخى از شما به غایت پیرى مى رسد، به گونه اى که پس از دانستن، چیزى نمى داند».
«و خدا شما را از خاکى آفرید، سپس از نطفه اى. سپس شما را جفت ها قرار داد و هیچ مادینه اى بار نمى گیرد و بار نمى نهد، مگر به علم او، و هیچ سال خورده اى عمر دراز نمى یابد و از عمرش کاسته نمى شود، مگر آن که در کتابى [مندرج] است. در حقیقت، این کار بر خدا آسان است».
«او کسى است که شما را در زهدان ها هر گونه که خواهد، شکل مى بخشد. معبودى نیست، جز او که تواناى استوارکار است».
«ما انسان را در رنج آفریدیم».
حدیث
53. امام باقر علیه السلام – درباره ی این سخن خداوند متعال: «شما را آفریدیم، سپس صورتتان بخشیدیم» ـ: «شما را آفریدیم»،[به ترتیب] از نطفه به عَلَقه و سپس مُضغه و سپس استخوان و سپس گوشت. «شما را صورت بخشیدیم»، یعنى چشم و بینى و گوش ها و دهان و دست ها و پاها، اینها و مانند اینها را شکل بخشید. سپس زشتى و زیبایى و بلندى و کوتاهى و مانند اینها را پدید آورد.
54.امام باقر علیه السلام: خداوند متعال، شمارى آفرینشگر آفریده است و هر گاه بخواهد کسى را بیافریند، به آنها دستور مى دهد و آن آفرینشگران، از همان خاکى که خداوند در کتابش فرموده است: «از آن، شما را آفریدیم و در آن، باز مى گردانیم و بار دیگر شما را از آن، بیرون مى آوریم»، بر مى دارند و نطفه را، پس از این که آن را چهل شب در رحِم نگه داشت، با آن خاک، خمیر مى کند، و چون چهار ماه بر آن گذشت، آن آفرینشگران مى گویند: پروردگارا! اکنون چه بیافرینیم؟ و خدا به آنان دستور مى دهد آنچه را که خواهد، از پسر و دختر، سفید یا سیاه.
55.تفسیر القمّى ـ در باره ی این سخن خداوند: «و شما را گونه گون آفرید» ـ: [امام علیه السلام] فرمود: «گونه گون در گرایش ها، اراده ها و خواست ها».
56.تفسیر القمّى ـ در باره ی این سخن خداوند متعال: «و انسان را از سُلاله اى از گِل آفریدیم» ـ:[امام علیه السلام] فرمود: «سلاله، عصاره ی غذا و آب است که تبدیل به نطفه مى شود. نطفه، اصلش از سُلاله است، و سُلاله، از عصاره غذا و آب، فراهم مى آید، و غذا، منشأش گِل است. پس این است معناى سخن او که: «از سُلاله اى از گِل آفریدیم. سپس او را نطفه اى در جایگاهى استوار، قرار دادیم»، یعنى در رحِم. «سپس نطفه را عَلَقه ساختیم. بعد، عَلَقه را گوشتْ پاره اى ساختیم و گوشتْ پاره را استخوان ساختیم. سپس به استخوان، گوشت پوشاندیم. سپس آن را آفرینشى دیگر پدیدار ساختیم. پس آفرین بر خدا که بهترینِ آفرینندگان است!». این است تحوّل از مرحله اى به مرحله ی دیگر. پس هر گاه نطفه در رحِم قرار گیرد، چهل روز به صورت نطفه است و سپس عَلَقه مى شود.
57.امام صادق علیه السلام: از امیر مؤمنان علیه السلام، در باره ی گونه هاى خلقت سؤال شد. فرمود: «آفرینش، بر سه گونه است: یکى آفرینش اختراعى،(1)چنان که خداى سبحان مى فرماید: «آسمان ها و زمین را در شش روز آفرید»، [دوم] آفرینش مرحله اى، چنان که مى فرماید: «شما را در شکم هاى مادرانتان، آفرینشى پس از آفرینشى در تاریکى هاى سه گانه خلق مى کند» و مى فرماید: «او کسى است که شما را از خاکى، سپس از نطفه اى… آفرید»، و [سوم]آفرینش تقدیرى،(2) چنان که عیسى علیه السلام فرمود: «آن گاه که از گِل مى آفرینى» تا آخر آیه».
58.امام صادق علیه السلام: سهم هاى ارث شش سهم شده، نه بیشتر؛ چون انسان، از شش چیز آفریده شده است. خداوند عز و جل مى فرماید: «ما انسان را از عصاره اى از گل آفریدیم» تا آخر آیه.
59.امام صادق علیه السلام: ـ در باره ی سخن خداوند متعال: «هر آینه، انسان را در رنج آفریدیم» ـ: یعنى در شکم مادرش به صورت عمودى قرار دارد: طرف روى او به طرف روى مادرش است و طرف پشتش به طرف پشت مادرش. غذایش از چیزى است که مادرش مى خورد، و از همان چیزى مى نوشد که مادرش مى نوشد، و مادرش به نوعى او را تنفّس مى دهد، و پیمانش که خدا از او گرفته است، [پیوسته] در برابر چشم اوست. پس چون زمان تولّدش نزدیک مى شود، فرشته اى به نام «بانگ زننده» نزدش مى آید و بر او بانگ مى زند و او وارونه مى شود.
60.امام على علیه السلام: اى انسانى که در کمال اعتدال و تناسب، آفریده شده اى و در تاریکى هاى زهدان و پرده هاى تو در تو، شکل گرفته و پرورده شده اى! از عصاره ی گِل، آغاز شدى و در آرامگاهى استوار، تا زمانى معیّن و مهلتى مشخّص شده، نهاده شدى. آن گاه که جنین هستى، در شکم مادرت مى جنبى. نه سخنى را پاسخ مى دهى و نه آوازى را مى شنوى. آن گاه، از قرارگاهت به سرایى بیرون آورده مى شوى که آن را ندیده اى و راه هاى کسب سود و منافع آن را نمى دانى.
61.امام على علیه السلام ـ در توصیف آفرینش انسان ـ: آیا این انسان، همان کسى نیست که خداوند، او را در تاریکى هاى زهدان و پرده هاى غلاف مانند آفرید، از نطفه اى ریخته شده که به عَلَقه اى (آویزکى) بى مقدار، تبدیل گشت. سپس جنین و شیرخواره و کودک و نوجوان شد. آن گاه، خداوند به او دلى حفظ کننده، و زبانى گویا، و چشمى بینا بخشید تا بفهمد و عبرت گیرد و از زشتکارى ها باز ایستد.
62.امام حسین علیه السلام ـ در دعاى روز عرفه ـ: آفرینش مرا که هیچ نبودم، آغاز کردى و از خاکم آفریدى. سپس در پشت ها [ى پدران] جایم دادى، آن سان که از کشاکش روزگار و گردش ایّام، در امان بودم و در گذر روزگارانِ رفته و نسل هاى گذشته، پیوسته از پشتى به زهدانى مى کوچیدم، و از سرِ دلسوزى و مِهر و نیکى ات به من، مرا در دوران چیرگى کافران که پیمان [یکتاپرستى] تو را شکستند و فرستادگانت را انکار کردند، به دنیایم نیاوردى؛ بلکه از سرِ دلسوزى و مهرورزى ات به من، در دوران هدایت که پیش تر برایم مقدّر فرمودى و مرا براى آن، قابل ساختى و در آن، پروراندى، بیرونم آوردى. در گذشته نیز لطف و عنایت و نعمت هاى گسترده ات شامل حال من شده بود. پس آفرینش مرا از منىِ ریخته شده اى [در رحِم] آغاز کردى سپس در تاریکى هاى سه گانه، بین گوشت و پوست و خون، قرارم دادى، و مرا به خلقتم انگشت نما نساختى(3) و هیچ چیز از کار [آفرینش] مرا به من، موکول نکردى. آن گاه، مرا کامل و سالم به دنیا آوردى.
63.الکافى ـ به نقل از محمّد بن اسماعیل یا شخصى دیگر ـ: به امام باقر علیه السلام گفتم: قربانت گردم! مرد [مى تواند] دعا کند که خداوند، آنچه را در شکم همسر باردارش است، پسرى سالم قرار دهد؟
فرمود: «در فاصله ی چهار ماهگى دعا کند؛ زیرا چهل شب به صورت نطفه است، چهل شب عَلَقه، چهل شب مُضغه که مجموعاً چهار ماه مى شود. سپس خداوند، دو فرشته ی آفرینشگر را مى فرستد، و آن دو مى گویند: بار پروردگارا! چه بیافرینیم؟ پسر یا دختر؟ بدبخت یا خوش بخت؟ دستور لازم به آن دو داده مى شود. پس مى گویند: بار پروردگارا! روزى اش؟ اجلش؟ مدّت عمرش؟ و دستور لازم در باره ی این امر به آنها داده مى شود. پیمان [یکتاپرستى] او، همواره در برابر چشم اوست و به آن مى نگرد. پیوسته در شکم مادرش راست است، تا آن گاه که زمان خارج شدنش نزدیک مى شود. در این هنگام، خداوند عز و جل فرشته اى را نزد او مى فرستد و آن فرشته بر او بانگى مى زند و جنین به دنیا مى آید، در حالى که پیمان را فراموش مى کند».
64.امام صادق علیه السلام ـ در سخنان ایشان براى مفضّل بن عمر ـ: اى مفضّل! به بیان آفرینش انسان، آغاز مى کنیم. پس، از آن عبرت بیاموز. نخستین مرحله ی آن، تدبیر جنین در رحِم است. او در تاریکى هاى سه گانه: تاریکى شکم، تاریکى رحِم و تاریکى بچّه دان، پوشیده است، به طورى که نه مى تواند غذایى براى خود فراهم آورد، یا گزندى را از خود، دور کند، یا سودى را به سوى خویش کشانَد، یا زیانى را از خویش برانَد. غذایش از خون حیض به او مى رسد، چنان که آب، گیاه را تغذیه مى کند. این، پیوسته خوراک اوست، تا آن گاه که چون خلقتش کامل شد و بدنش محکم گردید و پوستش براى تماس با هوا، و چشمش براى دریافت نور، آماده شد، درد زایمان، مادرش را مى گیرد و او (جنین) را سخت ناراحت مى کند و بر او فشار مى آورد تا آن که متولّد مى شود. چون متولّد شد، آن خونى که از خون مادرش او را تغذیه مى کرد، به پستان هاى مادرش منتقل مى گردد، و آن مزه و رنگ [قبلى] به نوع دیگرى از غذا تبدیل مى شود که براى [بدن] نوزاد، سازگارتر از خون است و هنگام نیازش به آن، به او مى رسد. زمانى که به دنیا مى آید، دهانش را مزه مزه مى کند و لبانش را تکان مى دهد و با این کار، شیر مى طلبد، و پستان هاى مادرش را چون دو مُشکِ آویخته شده براى نیاز خود مى یابد، تا زمانى که بدن، تَر و تازه است و معده و روده، نازک اند و اندام ها نرم هستند، از شیر [مادر] تغذیه مى کند.
65.بحار الأنوار ـ به نقل از مفضّل بن عمر ـ: [به امام صادق علیه السلام] گفتم: پیدایش بدن ها و رشد مرحله به مرحله آنها را تا رسیدن به مرحله ی پایانى و کمال آنها را شرح نما.
فرمود: «نخستین مرحله اش، شکل بخشیدن به جنین است در رحِم ـ یعنى جایى که نه چشمى آن را مى بیند و نه دستى به آن مى رسد ـ، و او را [در آن جا] تدبیر مى کند، تا آن که به صورت موجودى کامل و برخوردار از آنچه مایه ی قوام و استحکام اوست ـ از امعا و احشا و اندام ها و ابزارها گرفته تا استخوان ها و گوشت و پى و مغز و عصب و رگ ها و غضروف ها که در ترکیب اعضاى او دخیل اند ـ، به دنیا مى آید. چون به دنیا آمد، خود مى بینى که چگونه همه ی اعضاى او رشد مى کنند، در حالى که شکل و هیئتش ثابت است و زیاد و کم نمى شود، تا آن که به نهایت رشد خود برسد، اگر عمرش به آن حد برسد یا آن که به بیش از آن حد برسد، یا مدّت عمر خود را تمام کند. آیا اینها جز با تدبیر و حکمتى دقیق، شدنى است؟».
1) ابداعى و بدون مادّه و مدّت.
2) احتمال دارد که آفرینش تقدیرى، به معناى ساختن از یک مادّه با هندسه و اندازه ی ویژه باشد.
3) علّامه مجلسى مى گوید: یعنى این حالت هاى مشمئز کننده را در آغاز خلقتم براى مردمان آشکارا نساختى که بر اثر آن، در نزد آنان، خوار و حقیر جلوه کنم؛ بلکه آنها را از ایشان پوشیده داشتى، و زمانى مرا به دنیا آوردى که شکل و شمایلم را نیکو ساختى.