ممکن است چیزى، سال ها زنده بماند، ولى در طول زمان، کهنه و فرسوده شود و تازگى و شادابى خود را از دست بدهد؛ اما قرآن، علاوه بر این که همیشه زنده است، هیچ گاه کهنه و فرسوده نمى شود؛ بلکه همواره نو و باطراوت است، چنان که در گزارشى از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است:
کَلامُ اللهِ جَدیدٌ غَضٌّ طَرِىٌّ.(1)
کلام خدا، همواره نو و تازه و با طراوت است.
در روایتى دیگر آمده است که شخصى از امام صادق علیه السلام پرسید:
ما بالُ القُرآنِ لا یَزدادُ عِندَ النَّشرِ وَ الدِّراسَةِ إلّا غَضاضَةً؟
چرا قرآن، هر چه بیشتر منتشر و مطالعه مى شود، بر تازگى و طراوت آن، افزوده مى شود؟
امام علیه السلام در پاسخ او فرمود:
لِأَنَّ اللهَ لَم یُنزِلهُ لِزَمانٍ دونَ زَمانٍ، و لا لِناسٍ دونَ ناسٍ، فَهُو فى کُلِّ زَمانٍ جَدیدٌ، و عِندَ کُلِّ قَومٍ غَضٌّ، إلى یَومِ القِیامَةِ.(2)
چون خداوند، آن را براى زمانى خاص و مردمى خاص، فرو نفرستاده است. به همین دلیل، قرآن، در هر زمانى، نو، و براى هر مردمى، تا روز قیامت، تازه است.
این ویژگى، حاکى از آن است که معارف قرآن، لایه هاى عمیق و متعدّدى دارند که در مقاطع مختلف تاریخ، کشف مى شوند و مورد بهره بردارى قرار مى گیرند. البته هر کسى، قادر به کشف معارف عمیق و حقایق دقیق قرآن نیست؛ بلکه تنها کسانى از این توانایى برخوردارند که از نظر علمى و عملى، شایستگى هاى لازم را داشته باشند.
1) الطرف، ابن طاووس: ص 144، بحار الأنوار: ج 22 ص 477 ح 27.
2) عیون أخبار الرضا علیه السلام: ج 2 ص 87 ح 32، الأمالى، طوسى: ص 580 ح 1203، تنبیه الخواطر: ج 2 ص 72، بحار الأنوار: ج 92 ص 15 ح 8؛ تاریخ بغداد: ج 6 ص 117 ش 3147.