جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دعا (10)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

71. امام صادق علیه السلام: مردى در مدینه به مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله وارد شد و گفت: بار خدایا! براى منِ بى کس، همدلى قرار ده و مرا از تنهایى به در آور و همنشین شایسته اى روزى ام کن.

در این هنگام، مردى را در انتهاى مسجد دید و به او سلام کرد و گفت: تو کیستى، اى بنده ی خدا؟

گفت: ابو ذرم.

مرد گفت: اللّه اکبر، اللّه اکبر.

ابو ذر گفت: چرا تکبیر مى گویى، اى بنده ی خدا؟

گفت: وارد مسجد که شدم و دعا کردم خداوند عز و جل مرا از بى کسى نجات دهد و از تنهایى به درم آورد و همنشین شایسته اى روزى ام کند.

ابو ذر گفت: من باید تکبیر بگویم، اگر آن همنشین، من باشم؛ زیرا از پیامبر خدا شنیدم که مى فرماید: «من و شما، در روز قیامت، بر روى تُرعه اى(1) هستیم، تا آن گاه که کار حسابرسى مردم به پایان رسد». اى بنده ی خدا! برخیز [و برو] که سلطان،(2) همنشینى با مرا قدغن کرده است.


1) تُرعه: باغى که روى بلندى و تپّه اى ساخته شده باشد؛ پلکان؛ در؛ دریچه.

2) مقصود، عثمان بن عفّان است.