علم رجال، پژوهشگر را با ویژگى هاى یکایک راویان، آشنا مى کند و علم درایه، میزان صحّت و سقم سند و نیز چگونگىِ دلالت حدیث را مشخّص مى نماید.
سؤال مهم در این جا این است که: آیا با تکیه بر این دو دانش، مى توان سخنى را که استناد آن به اهل بیت علیهم السلام از طریق تواتر، ثابت نیست، به طور قطعى به آنان مستند کنیم یا صدور آن را نفى نماییم؟ به سخن دیگر، آیا صحّت سند حدیث، دلیل صدور قطعى آن و ضعف سند، دلیل عدم صدور قطعى آن است؟
بى تردید، پاسخ هر دو مورد، منفى است؛ زیرا ممکن است سندى صحیح
باشد؛ ولى متن، صادر نشده باشد و راوى یا ناسخ، خطا کرده باشند، و یا سند، ضعیف باشد؛ امّا متن، صادر شده باشد. البتّه حجّیت حدیث صحیح و عدم حجّیت حدیث ضعیف در مسائل فقهى، موضوع دیگرى است که در این جا مورد بحث نیست.
سؤال مهمّ دیگرى که قابل طرح است، این است که: آیا احادیثى که از نظر سند، ضعیف اند یا قوّت لازم را ندارند، باید کنار گذاشته شوند و از منابع حدیثى حذف گردند؟
پاسخ این سؤال نیز منفى است؛ زیرا با توجّه به این که ضعف سند، دلیل عدم صدور نیست، با حذف احادیثى که از جهت سند، دچار مشکل اند، جامعه از بخش عمده اى از ره نمودهاى پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام در زمینه هاى مختلف فرهنگى، محروم خواهند شد.(1)
و آخرین پرسش در این زمینه، این که: آیا احادیثى را که دچار ضعف سندند، مى توان به عنوان ره نمودهاى پیشوایان اسلام به جامعه عرضه کرد؟
پاسخ این سؤال هم منفى است؛ زیرا با سرگذشت تأسّفبارى که تدوین حدیث داشته و احادیثى که به دست سیاستبازان تاریخ اسلام ساخته شده اند، عرضه ی خام متونى (نُصوصى) که اعتبار لازم را ندارند، نه تنها سودمند نیست، بلکه کارى بس خطرناک به نظر مى رسد.
بنا بر این، احادیثى را که از نظر سندْ ضعیف اند، نه مى توان به طور مطلق پذیرفت و نه مى توان به طور مطلق، رد کرد. البتّه راه سومى وجود دارد و آن، نقد و ارزیابى این گونه احادیث است، که باید گفت: نه تنها این گونه احادیث، بلکه حتّى
احادیثى که از صحّت سند برخوردارند، به نقد و ارزیابى نیاز دارند؛ زیرا اشاره کردیم که صحّت سند، دلیل قطعیت صدور [از پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام] نیست.
چه بسا که پژوهشگر توانا، در نقد و ارزیابى حدیثى که از نظر سندْ صحیح است، به این نتیجه برسد که آن حدیث، صدور نیافته و یا به گونه اى دیگر صادر شده و یا معنایى جز آنچه ظاهر یا صریح آن است، دارد، یا به عکس، معتقد شود که حدیثى که از نظر سندْ ضعیف است، صادر شده است. همچنین ممکن است نتیجه ی ارزیابى حدیثى، پیدا شدن قطعیت یا اطمینان و یا ظن به صدور و یا عدم صدور آن باشد.
1) محقّق حلّى (م 676 ق)، فقیه بزرگ شیعه، با نگاهى همه جانبه به این مسئله نگریسته و مبناى منطقى و میانه اى را عرضه کرده است. براى دیدن سخن دقیق و عمیق وى در این باره، ر. ک: المعتبر: ج 1 ص 29.