قرآن
«مَثَل کسانى که [عمل به] تورات بر آنان بار شد، آن گاه آن را به کار نبستند، همچون مَثَل خرى است که کتاب هایى را بر پشت مى کشد. چه زشت است وصف آن قومى که آیات خدا را به دروغ گرفتند! و خدا، مردم ستمگر را راه نمى نماید».
حدیث
201. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله – در خبر دادن از آنچه براى امّتش پیش مى آید ـ: مسجدهایشان از اذان، آباد است، و دل هایشان از ایمان، تهى است؛ زیرا قرآن را سبُک مى انگارند و از ایشان، هر گونه تحقیرى به مؤمنان مى رسد.
پس در این هنگام، ایشان را مى بینى که چهره هایشان، چهره ی آدمیان است و دل هایشان، دل هاى شیاطین. گفتارشان از شهد، شیرین تر است و دل هایشان از شرنگ، تلخ تر. گرگ هایى هستند که جامه در پوشیده اند. هیچ روزى نیست، مگر آن که خداوند تبارک و تعالى مى فرماید: «آیا به من غرّه مى شوید یا که بر من، گستاخ گشته اید؟ «آیا پنداشته اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم و به سوى ما باز نمى گردید؟»».
202. امام على علیه السلام – در وصف فاسقان ـ: و دیگرى که دانشمندش مى نامند؛ لیکن چنان نیست، که او از نادانان، مجموعه اى از نادانى را، و از گم راهان، مُشتى گم راهى فرا گرفته است و دام هایى از ریسمان هاى فریب و گفتار دروغ، براى مردم گسترده است.
قرآن را بر اندیشه هاى خود سوار مى کند، و حق را بر محور هوس ها [و عقاید] خود مى چرخاند. مردم را از بلاها، آسوده خاطر مى دارد و گناهان بزرگ را در نظرشان کوچک مى نمایاند. مى گوید: «به گاهِ شبهات، درنگ مى کنم»، در حالى که در آنها فرو افتاده است. مى گوید: «از بدعت ها کناره مى گیرم»، در حالى که میان آنها خفته است. چهره اش چهره انسان است و دلش دلِ حیوان. نه راه راست را مى شناسد که آن را بپیماید، و نه راه کورى و گم راهى را که از آن روى برتابد. او مُرده اى است در میان زندگان.