روایت دلالت کننده بر «ایثار امام على علیه السلام به مقداد»، داراى سند معتبرى است؛ زیرا رجال واقع در سند، همگى، بجز کلیب بن معاویه اسدى، موثّق اند و کلیب نیز از کسانى است که امام صادق علیه السلام، براى او طلب رحمت کرده است.(1) این حدیث، در کتاب تأویل الآیات الظاهرة، نوشته ی سیّد شرف الدین على حسینى استرآبادى، از بزرگان شیعه در قرن دهم، و نیز در تفسیر البرهان، نوشته ی سیّد هاشم حسینى بحرانى (م 1107ق)، آمده است. منبع این دو تفسیر مشهور، تفسیر ابن حجّام است که نجاشى، او را از مفسّران بسیار موثّق قرن چهارم مى داند. این روایت، به وسیله ی روایت هاى رسیده در شأن نزول آیه ی: «هر گاه زکریّا به عبادتگاه او وارد مى شد…»(2) نیز قابل تأیید است.
روایت دیگرِ دالّ بر «ایثار امام على علیه السلام به میهمان غریب خود» نیز از مقبولیت نسبى برخوردار است؛ زیرا ابوالفتوح رازى، آن را در تفسیر خود به شقیق بن سلمه – که راوى عبد الله بن مسعود است – نسبت مى دهد و این دو ثقه اند. نقل تأویل الآیات الظاهرة از تفسیر ابن حجّام و این که طَبْرِسى، صاحب تفسیر مجمع البیان، آن را صحیح خوانده نیز قرینه هایى دیگرند که در کنار نقل هاى شیخ طوسى در الأمالى و ابو جعفر قمى در الغایات و زید زرّاد در «اصلِ» به جاى مانده از او و ابن شهرآشوب در المناقب، مى توانند ضعف طریق حدیث را جبران کنند.
گفتنى است که روایات اهل سنّت، یکى از موارد تطبیق این آیه را فردى از انصار مى خوانند؛ امّا این نقل ها، جز روایتى واحد نیستند؛ زیرا بجز روایت سیوطى که مُرسَل است، همگى به فضیل بن غزوان مى رسند، گرچه او مورد توثیق کتاب هاى رجالى اهل سنّت است.
روایات دیگرِ ناظر به شأن نزول آیه که در شأن نزول چهارم و پنجم گذشت نیز هیچ یک اعتبار سندى ندارند.
1) رجال الکشّى: ج 2 ص 631 ح 627.
2) آل عمران: آیه 37.