52. کفایة الأثر – به نقل از موسى بن عبد ربّه ـ: از حسین بن على علیه السلام شنیدم که در مسجد النبى صلى الله علیه و آله، در روزگار حیات پدرش على علیه السلام، مى فرمود: «از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «هان! اهل بیت من، موجب امان شمایند. پس آنها را به سبب محبّت من دوست بدارید و بدیشان چنگ در زنید تا هرگز گم راه نشوید.»
گفته شد: اهل بیت تو، کیان اند، اى پیامبر خدا؟
فرمود: «على و دو نوه ام و نُه تن از فرزندان حسین که امامانى امین و معصوم اند. آگاه باشید که ایشان، اهل بیت و عترت من و از گوشت و خون من اند».
53. امام على علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «من در میان شما دو چیز گران سنگ به یادگار مى نهم: کتاب خدا و عترتم که همان اهل بیت من اند. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمى شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند، مِثلِ این دو» و دو انگشت سبّابه خود را به یکدیگر چسباند.
جابر بن عبد اللّه انصارى برخاست و گفت: اى پیامبر خدا! عترت تو، چه کسانى اند؟
فرمود: «على، حسن، حسین و امامانى که از پشت حسین هستند تا روز رستاخیز».
54. امام حسین علیه السلام: در باره ی این سخن پیامبر خدا صلى الله علیه و آله که: «من در میان شما دو چیز گران سنگ به یادگار مى نهم: کتاب خدا و عترتم» از امیر مؤمنان علیه السلام پرسش شد: که «عترت»، چه کسانى اند؟
امیر مؤمنان علیه السلام فرمود: «من و حسن و حسین و امامان نُه گانه از فرزندان حسین که نهمین آنها مهدىِ ایشان و قائم آنهاست و هرگز از کتاب خدا جدا نمى شوند و کتاب خدا هم از ایشان جدا نمى شود تا در کنار حوض [کوثر] بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله وارد آیند».
55. امام على علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله خوابید و من و همسرم فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را هم خواباند و عبایى قطوانى بر ما افکند. آن گاه خداوند، این آیه را در حقّ ما نازل فرمود: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند». جبرئیل گفت: من هم با شمایم، اى محمّد! پس جبرئیل، ششمین ما بود.
56. امام على علیه السلام: پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ما (من و فاطمه و حسن و حسین) را در خانه امّ سلمه گرد آورد و سپس با عبایى که داشت، وارد شد و ما هم با او وارد شدیم. ایشان ما را در آغوش گرفت و فرمود: «خدایا! اینان، اهل بیت من اند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
امّ سلمه گفت: من چه، اى پیامبر خدا؟ و نزدیک پیامبر شد.
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو از کسى هستى که اصلت از اوست و در راه درست هستى». پیامبر صلى الله علیه و آله سه بار، این سخن را تکرار کرد.
57. امام على علیه السلام: در خانه ی امّ سلمه بر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله وارد شدم و این آیه نازل شده بود: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند». پس پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «اى على! این آیه در حقّ تو و دو نوه ام و امامانِ از نسل تو، نازل شد».
58. امام حسن علیه السلام: چون آیه ی تطهیر نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ما را در عبایى خیبرى که از آنِ امّ سلمه بود، گرد آورد و فرمود: «بار خدایا! اینان، اهل بیت و عترت من اند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
59. امام حسن علیه السلام – به هنگام شهادت امام علی علیه السلام، در سخنرانی ای پس از حمد و ثنای الهی -: منم فرزند مژده دهنده و بیم دهنده و فرزند کسی که با اذن خدا به سوی او فرا می خواند. منم فرزند آن چراغ پرتو افشان. من از اهل بیتی هستم که جبرئیل به سوی ما نازل می شد و از نزد ما اوج می گرفت. من از اهل بیتی هستم که خداوند، هرگونه پلیدی را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است».
60. امام حسن علیه السلام – در بیان این سخن خداوند: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» ـ: چون آیه ی تطهیر نازل شد، پیامبر خدا صلى الله علیه و آله من و برادرم و مادرم و پدرم را گرد آورد و ما و خودش را با عبایى خیبرى که از آنِ امّ سلمه بود، پوشاند. این، در خانه امّ سلمه و در روزى بود که پیامبر صلى الله علیه و آله به خانه او مى رفت. پس پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «خدایا! اینان، اهل بیت، خاندان و عترت من اند. پس هر گونه پلیدى را از آنها دور کن و کاملاً پاکشان گردان».
امّ سلمه – که خداوند از او خشنود باد گفت: اى پیامبر خدا! آیا من هم همراه ایشان زیر عبا بیایم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله به او فرمود: «خداوند بر تو رحمت آورَد! تو در راه درست هستى و به سوى درستى، روانى و من چه قدر از تو خشنودم؛ ولى این، به من و ایشان اختصاص دارد».
61. امام حسن علیه السلام – در سخنرانى اى ـ: اى اهل عراق! در حقّ ما، از خدا پروا کنید که ما امیران و میهمانان شما هستیم و اهل بیتى هستیم که خداوند در حقّ ما فرموده است: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند».
62. امام حسن علیه السلام – در ماجرایى میان ایشان و عمرو بن عاص ـ: از من دور شو، که تو پلیدى هستى و ما، خاندان پاکى هستیم که خداوند، پلیدى را از ما دور کرده و کاملاً پاکمان گردانیده است.
63. امام حسین علیه السلام – در ماجرایى میان ایشان و مروان بن حکم ـ: از من دور شو، که تو پلیدى هستى و من از خاندانِ پاکى ام که خداوند این آیه را در حقّ ما نازل کرده است: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند».
64. تفسیر الطبرى – به نقل از ابو دیلم ـ: على بن الحسین (زین العابدین علیه السلام) به مردى از شامیان فرمود: «آیا در سوره ی احزاب خوانده اى که: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند»؟».
آن مرد گفت: آیا شما، آنانید؟
فرمود: «آرى».
65. الأمالى، صدوق – به نقل از ابو نعیم، در یادکرد اتّفاقاتى که براى اهل بیت علیهم السلام در شام رخ داد ـ: گروهى که همراه اسیران کربلا رفته بودند…، براى من روایت کردند که: چون به دمشق وارد شدیم، زنان و اسیران را در روز روشن و با روى باز وارد کردند. جفاکاران شامى گفتند: اسیرانى به این نیکویى ندیده ایم. شما کیستید؟
سکینه دختر حسین علیه السلام گفت: ما اسراى خاندان محمّدیم.
آنها بر سکّوى مسجد، جایى که اسرا را نگاه مى داشتند، نگاه داشته شدند، در حالى که على بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام که در آن هنگام جوانى بود، در میان آنها حضور داشت. پیرمردى از شامیان نزد آنها آمد و گفت: ستایش، خدایى را که شما را کشت و نابود کرد و شاخ فتنه را برید! و از نکوهش آنها کوتاهى نکرد.
چون سخن پیرمرد تمام شد، على بن الحسین علیه السلام به او فرمود: «آیا کتاب خدا را خوانده اى؟».
گفت: آرى.
فرمود: «آیا این آیه: «بر این رسالت، مزدى از شما جز دوست داشتن خویشاوندان نمى خواهم» را خوانده اى؟».
گفت: آرى.
فرمود: «ما همانهاییم».
سپس فرمود: «آیا این آیه: «و حقّ خویشاوندان را ادا کن» را خوانده اى؟».
گفت: آرى.
فرمود: «ما همانهاییم».
سپس فرمود: «آیا این آیه: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» را خوانده اى؟».
گفت: آرى.
فرمود: «ما همانهاییم».
در این جا مرد شامى، دست خود را به آسمان برد و سه بار گفت: خدایا! به درگاه تو توبه مى کنم. خدایا! از دشمن خاندان محمّد و قاتلان اهل بیت محمّد به درگاه تو برائت مى جویم.
من قرآن را خوانده بودم؛ ولى تا امروز، این حقایق را در نیافته بودم.
66. تفسیر القمّى – به نقل از ابو جارود، در باره این سخن خداى متعال: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» ـ: امام باقر علیه السلام فرمود: «این آیه در حقّ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، على بن ابى طالب، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام نازل شده است. نزول این آیه در خانه ی امّ سلمه همسر پیامبر صلى الله علیه و آله بود. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، على و فاطمه و حسن و حسین را فرا خواند و عبایى خیبرى بر روى آنها کشید و خود به همراه آنها زیر عبا رفت و سپس فرمود: «خدایا! اینان، همان اهل بیت من اند که آن وعده ها را در حقّ ایشان دادى. خدایا! هر گونه پلیدى را از آنها دور بدار و کاملاً پاکشان گردان.» این آیه نازل شد. امّ سلمه گفت: من هم با ایشانم، اى پیامبر خدا! پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «مژده باد تو را، اى امّ سلمه! تو به سوى درستى، روانى»».
زید بن على بن الحسین علیه السلام گفته است: نادانانى از مردم، گمان مى کنند که مقصود خداوند از این آیه، همسران پیامبر صلى الله علیه و آله اند. اینان دروغ گفته اند و مرتکب گناه شده اند. اگر مقصود خداوند از این آیه، همسران پیامبر صلى الله علیه و آله بود، مى فرمود: «لیذهب عنکنّ الرجس و یطهّرکنّ تطهیرا»، و کلام در سیاق تأنیث مى آمد، چنان که در این آیات: «وَ اذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِى بُیُوتِکُنَّ؛ آنچه را در خانه هایتان تلاوت مى شود، یاد کنید»، «وَ لَا تَبَرَّجْنَ؛ زینت هاى خود را آشکار مکنید»، «ولَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَآءِ؛ شما همانند دیگر زنان نیستید» آمده است.
67. امام صادق علیه السلام – در حدیثى طولانى ـ: مقصود از آیه ی: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند»، على، حسن و حسین و فاطمه علیهم السلام بودند. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله آنها را در خانه امّ سلمه زیر عبایى قرار داد و سپس فرمود: «خدایا! هر پیامبرى خانواده اى و گنجینه اى نفیس دارد و اینان اهل بیت و گنجینه نفیس من اند».
امّ سلمه گفت: آیا من از اهل بیت تو نیستم؟
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: «تو به سوى درستى روانى؛ ولى اهل بیت و گنجینه ی نفیس من، اینان اند».
68. معانى الأخبار – به نقل از ابو بصیر ـ: به امام صادق علیه السلام گفتم: خاندان محمّد صلى الله علیه و آله، چه کسانى اند؟
فرمود: «نسل او».
گفتم: اهل بیت او، چه کسانى اند؟
فرمود: «امامانِ وصىّ».
گفتم: عترت او کیان اند؟
فرمود: «اصحاب کسا».
گفتم: امّت او چه کسانى اند؟
فرمود: «مؤمنانى که به آنچه از نزد خداوند عز و جل آمده است، باور دارند و به دو چیز گران سنگى چنگ در مى زنند که مأمور چنگ زدن به آن دو هستند؛ یعنى: کتاب خدا و عترت پیامبر صلى الله علیه و آله که همان اهل بیت او هستند؛ کسانى که خداوند، هر گونه پلیدى را از آنها دور کرده و کاملاً پاکشان گردانیده است و این دو، پس از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله، جانشینان بر امّت اند».
69. علل الشرائع – به نقل از عبد الرحمان بن کثیر ـ: به امام صادق علیه السلام گفتم: مقصود خداوند از این آیه: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» چیست؟
فرمود: «این آیه در حقّ پیامبر صلى الله علیه و آله، امیر مؤمنان، حسن، حسین و فاطمه علیهم السلام نازل شده است. چون خداوند عز و جل جان از پیامبرش ستاند، امیر مؤمنان آمد و در پى او، حسن و سپس حسین. سپس تأویل این آیه به میان آمد: «به حکم کتاب خدا، خویشاوندان به یکدیگر سزاوارترند» و این، در حالى بود که على بن الحسین (زین العابدین) علیه السلام امام بود، و سپس در فرزندان امام و وصىّ او جریان یافت. اطاعت از آنها اطاعت از خدا و سرکشى از آنها سرکشى از خداوند عز و جل است».
70. عیون أخبار الرضا علیه السلام – به نقل از ریّان بن صلت ـ: امام رضا علیه السلام در مجلس مأمون در مرو حاضر شد. گروهى از عراقیان و خراسانیان در مجلس او گرد آمده بودند…. مأمون پرسید: عترت پاک، چه کسانى اند؟
امام رضا علیه السلام فرمود: «کسانى که خداوند عز و جل در کتابش با: «خداوند، خواسته است پلیدى را تنها از شما اهل بیت بزداید و شما را کاملاً پاکیزه گرداند» توصیفشان کرده است و همان کسانى که پیامبر صلى الله علیه و آله در حقّشان فرمود: من در میان شما دو ثقل به یادگار مى نهم: کتاب خدا و عترتم – که همان اهل بیت من اند ـ. این دو هرگز از یکدیگر جدا نمى شوند تا کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. بنگرید چگونه در این دو، جانشینى من مى کنید. به آنها نیاموزید؛ چرا که آنها از شما داناترند».
علما [ى حاضر در مجلس] گفتند: اى ابو الحسن! در باره ی عترت با ما سخن بگو. آیا آنها همان «آل» اند یا جز «آل»؟
امام رضا علیه السلام فرمود: «آنها همان آل اند».
علما گفتند: امّا از پیامبر خدا صلى الله علیه و آله نقل مى شود که فرموده است: «امّت من، آل من اند» و اصحاب پیامبر صلى الله علیه و آله نیز با خبر مستفیضى که [چون راویان بسیار دارد،] نمى توان آن را رد کرد، مى گویند که: آل محمّد، همان امّت اویند.
امام رضا علیه السلام فرمود: «به من بگویید آیا صدقه بر آل، حرام است»؟
گفتند: آرى.
فرمود: «پس بر امّت هم حرام مى شود؟».
گفتند: نه.
فرمود: «این است تفاوت میان آل و امّت».