جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

انصار

زمان مطالعه: 3 دقیقه

[انصار به آن دسته از یاران پیامبر خدا گفته مى شود که اهل مدینه بودند و مهاجران، به کسانى اطلاق مى گردد که از مکّه به مدینه هجرت کردند.]

قرآن

«و کسانى که پیش از آنان (مهاجران) در سراى (مدینه) جاى گرفته و ایمان آورده اند، هر کس را که به سوى آنان مهاجرت کرده، دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است، در دل هایشان حسدى نمى یابند و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم مى دارند، هر چند خودشان نیازمند باشند، و آنها که از آزمندىِ نفس خود، مصون بمانند، آنان، همان رستگاران اند».

حدیث

84. امام صادق علیه السلام – بخشى از نامه ی ایشان در باره ی غنایم و وجوب خمس -:

سپس [خداوند] انصار را ستود و از نیکوکارى و محبّت ایشان به مهاجران، یاد کرد و این که در باره ی آنان، ایثار کردند و نسبت به آنچه به آنها (یعنى مهاجران) داده شده بود و به ایشان نصیبى نرسیده بود، در خویشتن، احساس نیازمندى – یعنى رشک – نکردند. خداوند، از ایشان به نیکى یاد کرد و فرمود: «و کسانى که پیش از آنان (مهاجران) در سراى (مدینه) جاى گرفتند و ایمان آوردند، کسانى را که به سوى آنان مهاجرت کردند، دوست دارند و نسبت به آنچه به ایشان داده شده است، در دل هایشان حسدى نمى یابند و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم مى دارند، هر چند خودشان نیازمند باشند، و آنها که از آزمندىِ نفس خویش، مصون بمانند، آنان، همان رستگاران اند».

85. تاریخ المدینة – به نقل از مالک بن انس -:

چون مهاجران در مدینه بر انصار وارد شدند، پیامبر خدا به ایشان فرمود: «با کسانى که بر شما وارد شده اند، قسمت کنید». انصار گفتند: اطاعت، اى پیامبر خدا! خرما [ى خود] را با آنها تقسیم مى کنیم.

فرمود: «یا کارى دیگر».

گفتند: چه کارى؟

فرمود: «آنها براى شما کار مى کنند و شما خرما را با آنها تقسیم مى کنید».

گفتند: چشم! اطاعت مى شود.

بدین ترتیب، مهاجران براى انصار کار مى کردند و انصار، خرما [ى خود] را با آنها تقسیم مى کردند.

86. تاریخ المدینة – به نقل از کلبى -:

چون پیامبر صلی الله علیه و آله بر دارایى هاى بنى نضیر دست یافت، به انصار فرمود: «برادران مهاجر شما، تهى دست اند. بنا بر این، اگر خواستید، من این دارایى ها را میان شما و ایشان، قسمت مى کنم و اگر هم خواستید، اموالتان را [که قبلاً از آن به مهاجران مى دادید و قسمت مى کردید،] براى خودتان نگه دارید و من، این دارایى ها را فقط میان ایشان، تقسیم کنم».

انصار گفتند: نه، این دارایى ها را میان ایشان قسمت کن و از اموال ما هم، هر قدر که مى خواهى، بین ایشان تقسیم فرما.

در این هنگام، این آیه نازل شد: «و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم مى دارند، هرچند خودشان نیازمند باشند».

87. مجمع البیان – به نقل از ابن عبّاس -:

در روز [پیروزى بر] بنى نضیر، پیامبر خدا به انصار فرمود: «اگر خواستید، از اموال و خانه هایتان میان مهاجران قسمت کنید و در این غنیمت با آنها شریک شوید، و اگر هم خواستید، خانه هایتان و اموالتان مال خودتان باشد و از این غنیمت، چیزى میان شما قسمت نشود».

انصار گفتند: هم از اموال و خانه هایمان با ایشان قسمت مى کنیم و هم از این غنیمت به نفع آنان مى گذریم و شریکشان نمى شویم.

پس، این آیه نازل شد: «و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم مى دارند…».

88. صحیح البخارى – به نقل از ابو هریره -:

مردى نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد. ایشان، به همسرانش پیغام فرستاد [که خوراکى براى آن مرد بفرستند]. آنان گفتند: جز آب، چیزى در خانه نداریم.

پیامبر خدا فرمود: «چه کسى این مرد را با خود مى برد یا میهمانش مى کند؟».

مردى از انصار گفت: من. آن گاه او را به نزد همسرش برد و گفت: میهمان پیامبر خدا را پذیرایى کن.

همسرش گفت: جز خوراک بچّه هایم چیزى در بساط نداریم.

مرد انصارى گفت: غذایت را آماده ساز و چراغت را خاموش کن و بچّه هایت را اگر شام خواستند، بخوابان.

زن، غذایش را آماده کرد و چراغش را روشن نمود و بچّه هایش را خواباند و سپس برخاست و به بهانه ی این که چراغ را درست کند، خاموشش کرد و [در تاریکى،] زن و شوهر، به میهمان چنین وانمود مى کردند که مشغول غذا خوردن هستند؛ ولى آن شب، هر دو گرسنه خوابیدند.

صبح که شد، آن مرد انصارى نزد پیامبر خدا آمد.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «دیشب، خدا از کارى که شما دو نفر (زن و شوهر) کردید، خندید(1) – یا خوشش آمد – و این آیه را نازل فرمود: «و [دیگران را] بر خویشتن مقدّم مى دارند، هرچند خودشان نیازمند باشند. و آنها که از آزمندىِ نفس خویش، مصون بمانند، آنان، همان رستگاران اند»».(2)


1) مقصود از خنده و خوش آمدن خداوند متعال، ترتّب آثار خشنودى وى است؛ چرا که آن ذات اقدس، محلّ حوادث نیست.

2) در مجمع البیان (ج 9 ص 391)، این عبارت افزوده شده است: «امّا آنچه ما به سند صحیح از ابو هریره روایت کرده ایم، این است که کسى که آن مرد را میهمان کرد و کودکان را خواباند و چراغ را خاموش نمود، على و فاطمه علیهماالسلام بودند».