قرآن
«[شعیب] گفت: من مى خواهم یکى از این دو دختر خود را به همسرىِ تو در آورم، به این [شرط] که هشت سال براى من کار کنى، و اگر ده سال را تمام گردانى، اختیار با توست. و نمى خواهم بر تو سخت بگیرم. إن شاء الله، مرا از درستکاران خواهى یافت».
حدیث
2. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله:
موسى علیه السلام هشت یا ده سال، خود را اجیر کرد، براى پاک دامنى (ازدواج با دختر شعیب) و سیر کردن شکمش.
3. امام کاظم علیه السلام – در پاسخ سؤال محمّد بن سنان در باره اجیر شدن -:
خوب است. عیبى ندارد، اگر اندازه توانش را در نظر بگیرد. موسى علیه السلام خودش را اجیر کرد و با او شرط شد و [شعیب] گفت: «اگر خواستى، هشت [سال] و اگر خواستى، ده [سال برایم کار کن]». خداوند عز و جل در این باره فرموده است: «[به این شرط] که هشت سال براى من کار کنى، و اگر ده سال را تمام گردانى، اختیار با توست».
4. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: من در دو سفر، خود را در مقابل دریافت یک ماده شتر جوان، اجیر خدیجه کردم [و براى او به سفر تجارت رفتم].
5. امام على علیه السلام: در یک روز زمستانى، از خانه ی پیامبر خدا خارج شدم و پوست فرسوده اى با خود برداشتم و وسط آن را شکافتم و از گردنم رد کردم و میان آن را با برگ درخت خرما به کمرم بستم. سخت گرسنه بودم و اگر در خانه ی پیامبر خدا غذایى بود، حتما از آن مى خوردم [؛ امّا چیزى نبود که با آن، سدّ جوع کنم].
پس در پى به دست آوردن چیزى بیرون رفتم. در راه، از مِلک یک یهودى گذشتم که با ماده اشتر جوانش آب مى کشید. از شکاف دیوار نگاهش کردم. گفت: چه مى خواهى، اى اعرابى؟ آیا حاضرى در مقابلِ [کشیدن] هر دلو آب، یک دانه خرما بگیرى؟
گفتم: آرى. در را باز کن تا داخل شوم.
او در را باز کرد و من داخل شدم. دلوَش را به من داد. هر یک دلو آبى که مى کشیدم، یک دانه خرما به من مى داد، تا وقتى که مُشتم پر شد. دلوش را گذاشتم و گفتم: مرا بس است. خرماها را خوردم و سپس قدرى آب نوشیدم و آن گاه به مسجد آمدم. دیدم پیامبر خدا در مسجد است.
6. سنن ابن ماجة – به نقل از ابن عبّاس -: پیامبر خدا را گرسنگى و ضعف گرفت. خبر به على علیه السلام رسید. پس در جستجوى کارى بیرون رفت تا چیزى به کف آورد و به پیامبر خدا بخوراند.
او به باغ مردى یهودى آمد و هفده دلو آب برایش کشید، به ازاى هر دلو آب، یک دانه خرما. مرد یهودى به وى اختیار داد که هفده دانه از خرماى عَجْوه(1) بردارد. على علیه السلام خرماها را گرفت و براى پیامبر خدا برد.
7. امام صادق علیه السلام: امیر مؤمنان على علیه السلام رفت و خودش را اجیر کرد که در مقابل کشیدن هر سطل آب، یک دانه خرما بگیرد و نوع خرما را خودش انتخاب کند. پس بدین وسیله مقدارى خرما فراهم آورد و آنها را براى پیامبر صلی الله علیه و آله برد.
عبد الرحمان بن عوف که جلوى در [-ِ خانه پیامبر خدا] ایستاده بود، بر وى خرده گرفت. پس این آیات، نازل شد: «آنان که بر مؤمنانى که صدقه داوطلبانه مى دهند، خرده مى گیرند» تا «براى آنان، آمرزش بخواهى یا برایِشان آمرزش نخواهى، [یکسان است، و حتّى] اگر هفتاد بار برایِشان آمرزش بخواهى، هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید».(2)
8. عوالى اللآلى: در حدیث آمده است که على علیه السلام خود را اجیر یک نفر یهودى کرد که برایش آب بکشد و در مقابل هر دلو آب، یک دانه خرما بستاند. او خرماها را جمع کرد و براى پیامبر صلی الله علیه و آله برد و پیامبر صلی الله علیه و آله از آن خرماها تناول نمود.
1) عجوه، نوعى از انواع خرماى مدینه است که از خرماى صیحانى بزرگ تر است و رنگش به سیاهى مى زند (النهایة: ج 2 ص 188).
2) ترجمه کامل این دو آیه چنین است: «آنان که بر مؤمنانى که صدقه داوطلبانه مى دهند، خُرده مى گیرند و [نیز] بر کسانى که [در انفاق،] جز به اندازه توانشان نمى یابند، براى آنان، آمرزش بخواهى یا برایشان آمرزش نخواهى، [یکسان است، و حتّى] اگر هفتاد بار برایِشان آمرزش بخواهى، هرگز خدا آنان را نخواهد آمرزید».